آنا از آمار تکاندهنده بازماندگان از تحصیل گزارش میدهد؛
راه توسعه ایران و آینده کشور در گرو تحصیل با کیفیت کودکان است و میزان فعلی جاماندگان از تحصیل، مرثیهایست بر رویای توسعه کشور و ایرانی قوی و پیشرفته!
گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ تلختر از خربزه ابوجهل، واقعیت خاموشیست، زیر پوست شهر! واقعیت تلخ و تکان دهنده بیسوادی در رگ و پی کشور عزیزمان ایران، که همچون زالو از خون کودکانمان ارتزاق میکند.
خبری که چهارشنبه ۱۴ شهریور توسط مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران به راحتی بیان شد و در سکوت خبری از آن عبور شد: «۱۰ تا ۱۲ هزار واجد شرایط ورود به کلاس اول، هنوز در مدارس استان تهران ثبت نام نکردهاند.» بنا به گفته مسعود بهرامی، این دهها هزار نفر جا مانده، برای دریافت کتابهای درسی در اول مهر نیز دچار مشکل خواهند شد.
فقط ۲۱۶هزار دانش آموز مقطع ابتدایی بازمانده از تحصیل!
مدیر کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران شمار دانش آموزان محصل را یک میلیون و ۱۵۰ هزار دانشآموز در سال تحصیلی جاری اعلام کرد. اینکه فقط کلاس اولیها و فقط در شهرستانهای استان تهران چنین رکوردی ثبت شده است.
این مرثیه آنجا غمانگیزتر میشود که معاون آموزش ابتدایی سابق وزارت آموزش و پرورش نیز آخرین آمار کلی کودکان بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی و در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ را بیش از ۲۱۶ هزار نفر اعلام کرد. تکرار میکنم؛ فقط ۲۱۶هزار دانش آموز مقطع ابتدایی بازمانده از تحصیل!
از سوی دیگر، مرکز آمار ایران اوایل فروردین ۱۴۰۳ بود که اعلام کرد: در سال تحصیلی ۱۴۰۱ -۱۴۰۲ و در مقاطع تحصیلی مختلف، ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ دانشآموز ترک تحصیل کردهاند و دانشآموزان ۱۵ تا ۱۷ ساله در مقطع متوسطه دوم، بیشترین تعداد بازماندگی از تحصیل را داشتند.
این مرکز در ادامه گزارش خود به نقش عوامل اقتصادی در بازماندگی از تحصیل اشاره و اعلام کرده بود که سال ۱۳۹۹ “حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهکهای یک تا پنج قرار داشتند.
پیامدهای فقدان عدالت آموزشی طوفان برهمزنندهای است
بله، فقدان عدالت آموزشی یا همان آموزش و پرورش خصوصیسازی شده همه آن چیزی است که پیامدهای آن طوفان برهمزنندهای است که هیچ سدی در آینده تاب تحمل آن را نخواهد داشت. مرثیهای برای رویای توسعه ایران! اما منظور از کودک بازمانده از تحصیل، گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال است که در چرخه آموزشی کشور حضور ندارند.
این طیف بر دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول، کودکان مناطق عشایری و روستاهای دورافتاده و کم جمعیت که از اول وارد سیستم آموزشی نمیشوند؛ به جز این کودکان تعداد کمی از کودکان و بهویژه دختران در روستاها و حاشیه شهرها به دلیل ناآگاهی، تعصب و فقر والدین، رنگ مدرسه را نمیبینند و اینها بیسواد مطلق هستند.
کودکان اتباع قانونی و غیر قانونی بازمانده از تحصیل در کشورمان را!
گروه دوم کودکانی هستند که در ۶ سالگی وارد مدرسه میشوند و پس از چند سال تحصیل به دلایل مختلفی ترک تحصیل میکنند؛ این کودکان بیشتر در سن کم وارد بازار کار شده و در شرایط نامناسب و ظالمانهای به ناچار به کودکان کار تبدیل میشوند. حال آنکه به این سیاهه باید اضافه کرد کودکان اتباع قانونی و غیر قانونی بازمانده از تحصیل در کشورمان را!
فرقی نمیکند مهاجر غیرایرانی باشند یا کودک بازمانده از تحصیل ایرانی؛ آنچه مسلم است؛ مُرِ اصل ۳۰ قانون اساسی حق تحصیل رایگان را برای تمام کودکان به رسمیت میشناسد و بر اساس «طرح فرمان» که در ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب در تصمیمی بزرگ و تاریخی دستور به تحصیل همه کودکان افغانستانی، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی حضور در ایران ندارند را در مدارس دولتی ثبتنام صادر کردند.
روز به روز بر شمار جاماندگان از تحصیل اضافه میشود
با اینحال آنچنان که گزارشها نشان میدهد، انگار هنوز هستند کودکانی که قرار است به هر بهانهای مهر امسال هم پشت درهای بسته مدارس جا بمانند، روز به روز بر شمارگانشان افزوده میشود.
فعالان حقوق کودک بر این باورند کمبود فضای آموزشی برای جذب دانشآموزان بازمانده از تحصیل، دریافت شهریههای سنگین از خانوادههایی که دارای کمترین تمکن مالی نیستند و موکول شدن ثبت نام به ارائه کارت هویت و کارت اقامت از جمله مشکلاتی است که کودکان بازمانده از تحصیل در سال جدید آموزشی با آن مواجهاند.
آینده یک کشور بستگی به وضعیت فعلی کودکان دارد
کودکان بزرگترین سرمایه آینده هر کشور هستند. آینده یک کشور بستگی به وضعیت فعلی کودکان دارد. این سرمایه در صورتی به الفعل درمیآیند که نیازهای اولیه کودکان مانند خوراک، آب آشامیدنی سالم، سرپناه مناسب، تغذیه کافی و تربیت و آموزش با کیفیت برخوردار باشد. کودکان هر چند مهمترین دغدغه هر خانواده و پدران و مادران هستند، اما در صحنه سیاستگذاری فاقد نماینده مشخص هستند و این شاید علت نادیده گرفتن قوانین حمایت از حقوق کودک و ضمانت اجرای آن است. «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان»، سومین قانون حمایت از کودکان است که در تاریخ قانونگذاری کشورمان به تصویب مجلس رسیده است. (۱۳۲۲، ۱۳۸۱، ۱۳۹۹). به علل مختلف قوانین و آییننامههای مصوب در اجرا با مشکل روبرو شدهاند و دستاوردهای آنها کمتر از میزان مورد انتظار بوده است.
طبق آمارهای بینالمللی، تنها نیمی از کودکان جهان و یک پنجم کودکان در کشورهای کمدرآمد از آموزشهای اولیه پیشدبستانی بهرهمند میشوند. این محرومیت امکان شکوفایی استعدادهای کودکان و کشورهایشان را در آینده محدود میکند. حدود ۲۵ درصد از جمعیت تقریبا ۸۵ میلیون نفری ایران زیر ۱۵ سال سن دارند و ۲۲ درصد دیگر بین ۱۵ تا ۲۹ ساله هستند.
شرایط اقتصادی و معیشتی نامساعد توده جامعه، از جمله میزان بیکاری بالای جوانان، منجر به افزایش رفتارهای پرخطر، سوءمصرف مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی در میان نوجوانان شده که بهطور کلی اثرات منفی بلندمدتی برای فرد و جامعه ایرانی دارد.
در این راستا لازم است اقداماتی از سوی دولت و دیگر نهادهای داخلی و بین المللی شکل بگیرد: استفاده از نظرات نوجوانان در تدوین و اجرای راهبرد ملی، آموزش نوجوانان در معرض خطر از طریق فعالیتهای کاهش آسیبهای اجتماعی که مبتنیبرشواهد است. این فعالیتها شامل برنامههای پیشگیری و بازپروری مواد مخدر، کارگاههای آموزشی در زمینه کسب و رشد مهارتهای قابلانتقال، و ترویج محیطهای ایمن یادگیری که باعث رشد شخصی میشود.
تقویت ظرفیت بخش خدمات مراقبتهای بهداشتی برای ارائه مشاوره رفتاری و نیز توانمندسازی مراکز توانبخشی برای ارائه حمایتهای سلامت روان و روانی-اجتماعی به کودکان و نوجوانان دارای معلولیت. فراموش نکنیم آنها که محدودیت دارند آسیب پذیر ترند و نهایتا ارائه حمایت روانی-اجتماعی در شرایط اضطراری از طریق خدمات ارتباطگیری با نوجوانان و برنامههای داوطلبان جوان.
از طریق ارزیابی مستمر و دورهای سیستماتیک و پایش محرومیتهای کودکان از حقوقشان، مشارکت دادن عملی و علمی کودکان در مدیریت و تشریک مساعی در امور.
نتیجهگیری
یادمان نرود، هر کودک یعنی یک آینده و هر کودک جامانده از تحصیل یعنی فقر، جهل و عقب ماندگی؛ پس بیتردید آموزش و پرورش در ایران با چالشهای زیادی از جمله بازماندگی از تحصیل، ترک تحصیل، افت کیفیت تحصیلی دانشآموزان و… مواجه است. نتایج آزمونهای بینالمللی و آزمونهای داخلی هم نشان از افت کیفیت تحصیلی دانشآموزان ایرانی میدهد.
کارشناسان دلایل مختلفی برای وضعیت نابسامان آموزش عمومی در کشور عنوان میکنند؛ از عوامل فرهنگی گرفته تا اقتصادی. نکته مهمی که هم کارشناسان به آن اشاره کردهاند، هم مرکز پژوهشهای مجلس به آن پرداخته، فقر است. تحلیلهایی که در این حوزه شده، نشان میدهد که فقر عامل اصلی بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل کودکان در ایران است.
یادمان نرود، راه توسعه ایران و آینده کشور در گرو تحصیل با کیفیت کودکان است و میزان فعلی جاماندگان از تحصیل، مرثیهایست بر رویای توسعه کشور و ایرانی قوی و پیشرفته!
source