به گزارش خبرنگار جام‌جم، چندی قبل زن جوانی به یکی از کلانتری‌های شمال تهران رفت و هنگامی که مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: از همسرم جدا شدم و با دختر۱۶ساله‌ام زندگی می‌کنم. ساعتی پیش برای خرید کتاب از خانه خارج شدیم، اما هنگامی که بازگشتیم، دریافتیم مقدار زیادی طلا به ارزش حدود یک میلیارد تومان از خانه سرقت شده است. حالا به اینجا آمدیم تا شکایت خود را ثبت کنیم. پس از تشکیل پرونده در دادسرای سرقت، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند و در جریان تحقیقات میدانی پی بردند از آنجایی که روی در آثار تخریب وجود ندارد و با کلید باز شده به احتمال زیاد این دزدی کار فردی آشنا بوده است.
ماموران پلیس در نخستین گام متوجه شدند که همسر سابق زن جوان از گذشته شاکی را تهدید کرده که همین سرنخ شک تیم تحقیق را برانگیخت و مرد جوان به‌عنوان یکی از مظنونان پرونده مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من با همسر سابقم اختلافاتی دارم اما دست به این سرقت نزدم و زمان وقوع جرم در محل کارم بودم که همکارانم این موضوع را تایید می‌کنند.
کارآگاهان که در جریان بررسی‌های میدانی صحنه جرم متوجه دوربین‌‌های مداربسته داخل خیابان اصلی شده بودند، فیلم آنها را هدف بازبینی قرار دادند و لحظه به لحظه صحنه سرقت را مشاهده کردند.در جریان بررسی فیلم دوربین‌ها مشخص شد، یک سارق جوان با برنامه‌‌ریزی قبلی در مقابل خانه پرسه می‌زده و هنگامی که ساکنان از خانه خود خارج شدند در یک زمان مناسب با کلید در را باز و پس از سرقت طلاها متواری شده است‌. در این شاخه از تحقیقات دختر ۱۶ ساله شاکی، متهم را شناسایی و عنوان کرد او دوست پسرش‌است. تیم پلیسی با کمک دختر شاکی با متهم ۱۸ ساله در یکی از کافی‌شاپ‌های شمال تهران قرار صوری گذاشتند و وقتی متهم در آنجا حاضر شد، دستگیرش کردند.
پسر جوان در جریان تحقیقات ابتدایی منکر سرقت از خانه دوست دختر خود شد اما پس از مشاهده فیلم‌ دوربین‌های مداربسته چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت و به ماموران گفت: با دختر نوجوان در کلاس زبان آشنا شدم و رابطه‌مان شکل گرفت. در این مدت متوجه شدم مادر دختر نوجوان طلاهای زیادی در خانه نگهداری می‌کند. به‌همین خاطر تصمیم گرفتم که طلاهای موردنظر را سرقت کنم. در یکی از رستوران‌های شمال‌شرق تهران با دختر نوجوان قرار گذاشتم. هنگامی که او به سرویس بهداشتی رفت. کلید خانه‌شان را سرقت کردم. همچنین می‌دانستم که او در یکی از روزهای هفته به همراه مادرش قصد خرید دارند.
او ادامه داد: روز موردنظر هنگامی که متوجه شدم دختر نوجوان و مادرش از خانه خارج شدند خیلی خونسرد با کلید‌هایی که داشتم وارد آنجا شدم و طلاها را سرقت کردم؛ پس از آن اموال سرقتی را به کمک یکی از دوستان قدیمی‌ام به یک مالخر در میدان شوش فروختم. ماموران پلیس پس از این اعترافات، مالخر پرونده را در جنوب تهران شناسایی کردند و با مجوزهای لازم قضایی از بازپرس پرونده، متهم را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند که طلاهای سرقتی نیز کشف شد. بنا بر این گزارش، پسر جوان و مالخر پرونده برای سیر مراحل قانونی پرونده به دادسرا اعزام شدند.

source

توسط spideh.ir