«آرمان امروز» در گفت‌وگو با دو دارنده طلای المپیاد جهانی بررسی می کند؛

 

آرمان امروز- ر‌ها معیری: چندی پیش ایران با ۱۰ نشان طلا، ۱۰ نقره و ۲ برنز بدون احتساب المپیاد فیزیک (که برای اولین بار ایران صاحب مدال شد) رتبه سوم جهان در المپیاد علمی جهان را کسب کرد و قرار است که دانش‌آموزان ایرانی، امسال در المپیاد جهانی ترکیبیات (ترکیبی از فضای تئوری کامپیوتر و هوش مصنوعی است) به میزبانی خودشان و دانش پژوهان جوان با دانش‌آموزان بیش از ۵۰ کشور دنیا به رقابت بپردازند. در این شرایط یکی از مهمترین موضوعات در رابطه با این دانش‌آموزان نخبه، موضوع ماندگاری آن‌ها در ایران و جلوگیری از مهاجرت در آینده است. امری که به یکی از پاشنه‌های آشیل نیروی نخبه انسانی در کشور مبدل شده و به باور مسئولان چندان وضعیت مطلوبی ندارد و آماری که روبه رشد است، می‌تواند نگرانی‌ها را در این زمینه افزایش دهد. روز گذشته حسین سیمایی صراف، وزیر علوم در اولین اجلاس رؤسای دانشگاه‌ها، مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی به این موضوع تأکید کرد و گفت: «روند و میل به مهاجرت نخبگان در کشور افزایش و میل به بازگشت کاهش یافته است. » وی به راهکار‌های کاهش خروج نخبگان اشاره کرد و گفت: «ما برای کاهش مهاجرت نخبگان چند برنامه جدی داریم تأمین مسکن، توسعه خوابگاه‌های متاهلی، مولدسازی، جذب نخبگان، به رسمیت شناختن کرامت انسانی اساتید و دانشجویان از جمله این راهکارهاست. »
از همین جنس صحبت‌ها و هشدار‌ها، یکی از موضوعات نشست خبری دیروز سید رضا حسینی، رئیس باشگاه دانش پژوهان جوان بود که او نیز بدون اشاره به آمار روبه رشد مهاجرت در میان دانش‌آموزان نخبه، فقدان ترسیم آینده‌ای روشن و حمایت از دانش‌آموزان نخبه را یکی از دلایل بروز مهاجرت و فرار مغز‌ها از کشور دانست. در این شرایط خبرنگار «آرمان امروز» با دو دانش‌آموزی که در المپیاد جهانی اخیر صاحب مدال طلا در رشته‌های
امید به دولت پزشکیان
آرش صمدی، که در سی و پنجمین المپیاد جهانی زیست‌شناسی ۲۰۲۴ قزاقستان موفق به کسب مدال طلا شده بود، در دبیرستان علامه حلیه تهران موفق به کسب مدرک دیپلم شد و حالا در انتخاب رشته، رشته پزشکی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده است. وقتی صحبت‌های این جوان ۱۸ ساله و نخبه را می‌شنویم سراسر «اما» و «اگر» برای آینده است و با تردید از آینده صحبت می‌کند، موضوعی که به باور کارشناسان، اصلی‌ترین دلیل مهاجرت در میان نخبگان است. صمدی در این رابطه به خبرنگار «آرمان امروز» می‌گوید: در حال حاضر اصلاً به مهاجرت فکر نمی‌کنم، اما افکارم برسر آینده، دچار تردید شدید است، آن‌هم با توجه به شرایط کشور. همین الان برای انتخاب رشته دچار شک هستم، مثلاً بین رشته داندانپزشکی یا پزشکی که همان انتخاب درآمد یا فضای علمی است. در این انتخاب رشته وقتی به افرادی که پزشکی را انتخاب کرده‌اند، نگاه می‌کنم که چطور با موانع زیادی روبه رو هستند و هر روز یک خبر در این رابطه منتشر می‌شود، به نوعی دلسرد می‌شوم، اما انتخابی که کردم قطعاً درست است و ۱۰ بار دیگر پزشکی را انتخاب خواهم کرد، اما یک سری مشکلات در این راه وجود دارد.
وی در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: همین دو هفته اخیر، طرح‌هایی که قابلیت‌های مدال طلا در المپیاد را داشت، مثل طرح سربازی برداشته شد. حتی برخی از معلمان و اساتید می‌گفتند که «تو» با انتخاب رشته پزشکی وصیت‌نامه خود را امضا کرده‌ای! ، و این یک مقدار موجب دلسردی است. همین موضوع و دلسردی‌ها است که سبب می‌شود یک سری از دوستان ما از کشور مهاجرت کنند. خانواده‌هایی هستند که مانند خانواده من چه از نظر روحی و چه مالی از فرزندانشان حمایت نمی‌کنند و آن زمان در شرایطی که اصلاً مساعد نیست، به مهاجرت بیشتر فکر می‌کنند.
صمدی به تأکید بر اینکه یکی از دلایلی که باعث شد رشته پزشکی را انتخاب کنم، این بود که‌امید خیلی زیادی دارم به دولت آقای پزشکیان، می‌گوید: با توجه به اینکه‌ایشان پزشک هستند و از سطح علمی بالایی برخوردارند و موانع این راه را به خوبی می‌شناسند، یکی از‌امیدواری‌های من برای انتخاب رشته پزشکی این بود و‌امیدوارم شرایط برای تحصیل و موفقیت همه ما در دولت‌ایشان مساعد باشد.
می‌روم، اما برای کشورم بر می‌گردم
دومین نخبه‌ای که پای بحث خبرنگار «آرمان امروز» نشست، حنانه خرمدشتی، ۱۷ ساله از تهران و تنها دختر تیم طلایی نجوم ایران در دهمین دوره جهانی المپیاد بود. او که دانش‌آموخته دبیرستان فرزانگان ۲ تهران است، می‌گوید:
من چون هنوز وارد دانشگاه نشده‌ام، نمی‌توانم به مهاجرت فکر کنم، اما دانشگاه‌های آمریکا را که بررسی می‌کردم از لحاظ رنکینگ، امکانات و سطح علمی جذاب‌تر از بقیه کشور‌ها بود، برنامه‌ام برای آینده این است که در بازه چند ساله‌ای، به کشور‌های دیگر مهاجرت تحصیلی کنم و هدفم آشنایی و قرار گرفتن در یک فرهنگ دیگر و یک زندگی کاملاً متفاوت با کشورم است که آن را تجربه کنم.
وی معتقد است که این پایان ماجرا نیست و آغاز یک اتفاق خوب برای برگشت پربار به ایران در مسیر خدمت به سطح علمی کشور است و می‌گوید: در کشور دیگر، کسب دانش و‌ایده‌های جدید و خلاق می‌تواند برای آینده ایران سودمند باشد. خیلی‌ها به خاطر امکانات محدود در رشته فیزیک به کشور‌های دیگر ‌می‌روند تا به ادامه تحصیل بپردازند.

 

من و کشوری که دوستش دارم

سید رضا حسینی / رئیس باشگاه دانش‌پژوهان :  جوان ما در باشگاه دانش پژوهان جوان با دانش‌آموزان نخبه بسیاری در مورد مهاجرت صحبت کردیم. از مهمترین دلایلی که دانش‌آموزان را ترغیب به مهاجرت می‌کند، عدم ترسیم آینده بر مبنای بی‌ثباتی اقتصادی و چالش بچه‌ها در زندگی شخصی مثل شغل و مسکن و… است. این مشکلات باعث شده که نتوانند آینده مطلوبی را برای خود ترسیم کنند. شاید اگر به شما هم بگویند که وضعیت شما در ۵ سال دیگر چگونه خواهد بود، به متغیر‌های زیادی از جمله نرخ دلار، شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشاره می‌کنید، اما دانش‌آموزانی که سنشان پایین و نگرانی‌هایشان بیشتر است، در بمباران رسانه‌ای قرار دارند. بیش از ۹۹ درصد آن‌ها دوست دارند که در کشور خودشان بماند و به این کشور خدمت کنند، ولی چطور؟ و در کجا؟ همین امر سبب شده نتواند آینده مناسبی را برای خود در وطنشان ترسیم نمایند. این موضوع چالش فکری و جدی برای آن‌ها در زمینه مهاجرت به وجود آورده است. ما در حال حاضر تلاش داریم که با احیای باشگاه دانش پژوهان جوان، آن را به مکانی برای ترسیم آینده روشنی تبدیل کنیم.

همین حالا حدود ۲۰۰ نفر از مدال‌آوران المپیاد‌های جهانی و کشوری در باشگاه دانش پژوهان فعالیت می‌کنند و این ارزشمند است که نگذاریم ۲۰۰ نخبه، فعلا از ایران بروند. ما یک سری سلسله نشست برگزار می‌کنیم تحت عنوان «من و کشوری که دوستش دارم». در این سلسله نشست معمولاً هر هفته یک مسئول عالی رتبه کشور می‌آید و با بچه‌ها به پرسش و پاسخ می‌پردازد. هدف از این نشست‌ها، انتقال دغدغه دانش‌آموزان نخبه به مسئولان است. مثلاً با وزارت اقتصاد توانستیم به همکاری مشترک برسیم تا مشکل بچه‌ها تا حدودی برطرف شود. دسته دوم مهمان‌های ما، کارآفرین‌هایی هستند که با وجود امکان مهاجرت، ماندند و توانستند حرکت اثرگذار جدی انجام دهند و به بچه‌ها قول همکاری و همفکری می‌دهند. دسته سوم مهمان‌ها، نخبه‌هایی هستند که قبلاً مدال المپیاد گرفته‌اند، از کشور مهاجرت کردند، ولی برگشتند. مثل رئیس دانشکده اقتصاد شریف که مدال المپیک جهانی ریاضی دارد و فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو است، یا رئیس دانشکده برق شریف که‌ایشان نیز فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد است و به کشور بازگشته و… این افراد آمده‌اند و گفته‌اند که ما به خارج از کشور رفتیم و چه دیدیم و الزاماً فرش قرمز برای ما پهن نشده بود. آن‌ها به نکات ضعف و قوت اشاره دارند که رفتن الزاماً به معنای ورود به بهشت نیست، همچنین این نقاط قوت هم دارد. همین امر سبب شده که برخی از افرادی که می‌خواستند، بروند حالا با تردید روبه رو هستند.

source

توسط spideh.ir