مجید سعیدی
کنفرانس خبری چهاردهمین دوره ریاستجمهوری بار دیگر نشان داد برگزاری مراسم رسمی در ایران با استانداردهای جهانی بسیار فاصله دارد. اولین کنفرانس خبری دکتر پزشکیان هرچند دارای نکات روشن و مثبتی بود و بیش از هرچیز سادگی و صمیمیت رئیسجمهور با فعالان رسانهای را نشان میداد، اما مواردی داشت که جای نقد و گلایه دارد که چرا پس از گذشت بیش از چهار دهه، هنوز مراسم رسمی، غیرحرفهای و با اشکالهای بسیار برگزار میشود. اولین نکتهای که باید به آن اشاره کرد، اتلاف وقت خبرنگاران و عکاسان بود. طبق زمان اعلامشده، عکاسان باید ساعت هشت صبح و خبرنگاران ساعت 11 دوربین و تجهیزات خبری خود را تحویل میدادند، بعد منتظر میشدند تا در محل برگزاری کنفرانس خبری ناهار صرف کنند و درنهایت ساعت سه بعدازظهر کنفرانس برگزار شود. واقعا به این همه زمان نیاز بود؟ حال اگر ناهماهنگی و صفهای طولانی خبرنگاران و عکاسان در هر مرحله از مراسم را نادیده بگیریم.
نکته بعدی، جای قرارگیری خبرنگاران برای پرسش و صندلی رئیسجمهوری دقیقا در یک خط و مماس با هم بود؛ بهطوریکه در زمانی که خبرنگار پرسش را میپرسید، رئیسجمهور باید گردن خود را به سمت (چپ) خبرنگار میچرخاند و در همان شرایط پاسخ خبرنگار را میداد. در نتیجه در زاویهای که سر و نگاه رئیسجمهور قرار میگرفت، امکان گرفتن تصویر مناسبی وجود نداشت. شاید اگر برگزارکنندگان از نظر کارشناسی بهرهمند میشدند، متوجه بودند که این طراحی صحنه سبب میشود عکسها و فیلمهای حرفهای از رئیسجمهور منتشر نشود. مسلما تلاش برای برگزاری این کنفرانس برای خروجی مفید با انتشار تصویر و خبر مناسب بوده است، اما وقتی امکان گرفتن تصویر مناسب از رئیسجمهور نباشد، این مراسم چه خروجی دارد؟ ضمن اینکه قرارگیری دوربینهای پخش زنده در سالن نیز مناسب نبود. منطقا باید دوربینهای پخش زنده در سالن پراکنده باشند و از زوایای متفاوت کنفرانس را پوشش دهند، اما در این مراسم دو دوربین پخش زنده تلویزیونی در مجاور همدیگر در بخش مهمی از سالن که هیچ خبرنگار و عکاسی اجازه حضور در آن را نداشت، قرار گرفته بودند. مورد بعدی اینکه برگزاری کنفرانس مهم رئیسجمهور با بدترین دکور و دیزاین اجرا شد؛ برگزارکنندگان باید به بکگراند یا همان تصویر پشت سر رئیسجمهور توجه بیشتری میکردند. اینکه مانند مراسمهای سه دهه گذشته از تصاویر نقاشیشده کوه، خورشید و منظره برای القای حس امیدواری و قدرت استفاده شود، برای مخاطب امروز چندان جذاب و پرمحتوا نیست و بیشتر ما را به نقاشیهای حکومت چین و کره در دهههای قبل و فعالیتهای شهرداری کنونی تهران که شهر را تبدیل به دفتر نقاشی کرده، سوق میدهد.
نگاهی به کنفرانسهای خبری در کشورهای دیگر نشان میدهد که سالهاست ارسال پیام روشن و امیددهنده با این طراحیهای ابتدایی و کودکانه انجام نمیشود و مخاطب امروز را راضی نمیکند.
و اینکه چه توجیهی دارد در کنفرانس خبری رئیسجمهور، ردیفهای اول به نزدیکان و اطرافیان رئیسجمهور اختصاص یابد؟ مگر کنفرانس خبری جای خبرنگاران نیست؟ خب چهار سال آینده فرصت هست که در همایشها و مراسمها، اطرافیان رئیسجمهور مقابل دوربینها قرار بگیرند و دیده شوند، بهتر بود این مراسم فقط به خبرنگاران و حداقل به مدیران کنونی مطبوعاتی و صنفی اختصاص داده میشد.
برخی از خبرنگاران جایی برای نشستن نداشتند و مجبور شدند یا در انتهای سالن و پشت دوربینهای تصویربرداری بنشینند یا بایستند؛ تا جایی که وقتی اسمشان را برای پرسیدن میخواندند، زمانی طولانی صرف میشد تا خود را به جایگاه برسانند.
تعداد زیاد خبرنگاران که تقریبا از تمامی نشریات و بدون در نظر گرفتن نوبت انتشار آنها دعوت شده بودند، غیرحرفهای بود و حتی کسی به این موضوع فکر نکرده بود که مثلا ماهنامهای که با اصرار هم دعوت شده بود، چطور گزارش خبری کنفرانس را منتشر کند، درحالیکه فردا صبح همه روزنامه و خبرگزاریها آن را منتشر کردهاند؟ ضمن اینکه طبیعی است رئیسجمهور در پاسخ به پرسشهای بسیار پراکنده و متفاوت، خسته شود و تپق بزند یا گاهی مجبور به اصلاح حرف خود شود. برخی از خبرنگاران هم اصلا فرصت نکردند پرسش خود را مطرح کنند و قرار بر این شد که رئیسجمهور در فرصتی مناسب جوابها را برای آنها ارسال کند! آیا پاسخدادن به شیوه ارسال جواب سؤال واقعا نیاز به کنفرانس خبری و حضور این تعداد خبرنگار داشت؟ معمولا در کنفرانسهای خبری جهانی، تعداد محدود و مشخصی خبرنگار دعوت میشود و در سالن فقط خبرنگارانی حضور دارند که قرار است از رئیسجمهور سؤال بپرسند. سالنی با تعدادی از اطرافیان رئیسجمهور به همراه بیشمار خبرنگار از همه نشریهها و خبرگزاریها به عنوان کنفرانس خبری بسیار عجیب و نوآورانه است. از سوی دیگر، گاهی ناهماهنگی در ترجمه رخ میداد که یک سؤال دو مرتبه تکرار میشد. در شرایطی که هر خبرنگار خارجی یک مترجم دارد، واقعا نیاز به ترجمه سؤال و جوابها بود؟
مجریمحور بودن مراسم نکته انتقادی دیگری است. هرچند انتخاب یک فرد رسانهای برای اجرای مراسم از نقاط قوت و حسن این مراسم محسوب میشود، اما اینکه مجری زمانی را به شوخی یا صحبتهای خارج از بحث اختصاص دهد و ابداعات به سبک جنگهای شادی همچون انتخاب چند عدد توسط رئیسجمهور، به نوعی از رسمیت مراسم میکاست.
درنهایت اینکه وجود تعداد زیادی محافظ در سالن کنفرانس در شرایطی که افراد مشخصی دعوت شدهاند و تجهیزات آنها ساعتها قبل از شروع مراسم بررسی شده است، چه توجیهی دارد؟ تعداد زیاد نیروهای محافظ که حتی به عکاسان و تصویربرداران برای تعیین زاویه عکس هم تذکر میدادند، بیشتر حس امنیتیبودن مراسم و تفکر دستوریبودن فعالیتها را به دعوتشدگان در کنفرانس القا میکرد تا حس امنیت. جالب است در کنفرانس خبری، عکاسان و تصویربرداران حق حضور تا ردیف ۱۰ را به بهانه اینکه پخش زنده است، نداشتند (در کنفرانس خبری کمی خندهدار است). معمولا کنفرانس خبری مقامات سیاسی در جهان به صورت منظم و با برنامهریزی انجام میشود. برای مثال، کنفرانسهای ریاستجمهوری در یک یا دو سالن مشخص همیشگی و با تعداد مشخصی خبرنگار برگزار میشود که خود رئیسجمهور اشاره میکند چه کسی سؤال بپرسد و هر خبرنگاری در جایی که نشسته است، بلند شده و پرسش خود را مطرح میکند. اما اینکه هر کنفرانس خبری ریاستجمهوری در یک سالن متفاوت برگزار شود، میهمانان ویژه برای کنفرانس دعوت شوند، زمان طولانی به حاشیههای مراسم بگذرد و… از اهمیت و جدیت کنفرانس میکاهد. باید این نکته را در نظر بگیریم که ایران کشور مهمی در منطقه است و قطعا کنفرانس خبری رئیسجمهور، یکی از کنفرانسهای خبری مهم در جهان است که بازتابهای گستردهای در رسانههای جهانی دارد و بهتر است تصویری حرفهایتر از فضای رسانهای کشور در جهان بازتاب یابد. در پایان، امیدوارم دولت آقای پزشکیان همانطورکه در بخشهای مختلف به کارشناسیبودن موضوعات تأکید دارند، درباره رسانهها و برگزاری مراسم و برنامههای ریاستجمهوری نیز به حرفهایترشدن نزدیک شوند.
source