واقعیت این است که جمهوری اسلامی از ۴۱ بند FATF، نود درصد آن را پذیرفت و در حال حاضر این سوال اساسی مطرح است که ما در قبال پذیرش این تعهدات چه مزایایی را دریافت کردیم؟
در شرایط کنونی ۳۷ بند از تعهدات این معاهده پذیرفته شده و به صراحت باید گفت که کمتر عضوی از اعضای این پیمان مذکور این حجم از تعهدات را پذیرفتند. این موضوع حاکی از آن است که غربیها به جای رفع مشکل در پی بهانه جویی اند؛ بنابراین باید از آقای پزشکیان پرسید که آیا تضمینی وجود دارد که ایران با پذیرش همه بندهای FATF همه مشکلاتش حل شود و غربیها دردسر جدیدی را برای کشورمان ایجاد نکنند؟ مگر بعد از پذیرش نود درصد از FATF، تحریمها بشدت افزایش پیدا نکرد و حتی دو برابر نشد؟
موضوع پذیرش FATF مشابه انعقاد معاهده برجام است. در همان مقطع رهبر انقلاب هشدار داده بودند که هیچ تضمیمی وجود ندارد که بعد از پیوستن ایران به این برجام، غربیها به تعهد خود عمل کنند.
نکته دیگر اینکه برجام یک تجربه تاریخی برای ما بود و وقتی که این قرارداد امضا شد شاهد بودیم که حتی به آقای ظریف وزیر خارجه وقت هم بنزین ندادند و در همان ایام رئیس وقت بانک مرکزی اذعان کرد که توافق هستهای هیچ دستاوردی برای کشور نداشت. طبعا باید به این پرسش جواب داد که آیا این تجربه تاریخی مسیر راه آینده ما را روشن نمیکند.
حقیقت این است که ما اعتقاد به مذاکره داریم منتهی گفتگویی از موضع برابر که انتفاع و حقوق ما در آن لحاظ شود. اساس مشکل هم این است که برخی مذاکره میکنند برای مذاکره نه برای منافع ملی. پیوستن به هر معاهدهای اگر موجب شود که فشار بر مردم بیشتر شود و در حال حاضر هم کسی نمیتواند تضمین دهد که با پیوستن به FATF تحریمها رفع خواهد شد طبعا اصرار برای پذیرش تعهدات بیشتر به مصلحت نیست.
در همین ایام که دوباره بحث پیوستن به افای تی اف مطرح شده برخی عنوان کردند که منتقدان این موضوع با گشایشهای اقتصادی برای کشور مخالف هستند. در حالی که این مساله واقعیت ندارد بلکه باید گفت مذاکره و موضوع پیوستن به معاهدات بین المللی باید مابه ازا و انتقاع برای کشور داشته باشد.
source