آرمان امروز- وحید استرون: در یک حادثه معدن در طبس، ۴۹ کارگر معدن جانشان را از دست دادند. اما موضوعی که پس از این اتفاق تلخ، داغ دیگری را بر دل مردم گذاشت و مظلومیت این کارگران را بیشتر نمایان کرد، انتشار فیش حقوقی آنها در سال گذشته بود. براساس این فیشهای حقوقی، دریافتی خالص کارگران معدن «معدنجو» زغال سنگ طبس که در سختترین شرایط کاری، دستمزد میگیرند چیزی حدود ۷ میلیون ۴۰۰ هزار تومان؛ ۸ میلیون ۵۰۰ هزار تومان، ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است! ، البته این مبلغ با احتساب حق مسکن، حق فرزند و البته ۳۰ ساعت اضافه کار محاسبه شده و فقط کسورات این فیش حقوقی بیمه بوده! . با توجه به رشد ۲۵ درصدی حقوق در سال ۱۴۰۳، باید این مبلغ در امسال به ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان رسیده، آن هم برای کار در معدن در عمق ۵۰۰ متری زمین است! .
سختی کار در یک ماه و برای کار در معدن ۶۱۳ هزار تومان، یعنی روزانه ۲۰ هزار تومان است و بیشتر به شوخی شباهت دارد تا واقعیت! البته این موضوع فقط مختص معدن کاران نیست و پرستاران نیز سال گذشته حدود همین مبلغ را سختی کار میگرفتند، پرستارانی که در زمان شیوع کرونا، با کمترین وسایل دفاعی در صف اول مبارزه با کرونا حضور داشتند و بسیاری ازآنها «شهید» لقب گرفتند، اما فوقالعاده آنها نیز به هزار حرف و حدیث تا حدودی پرداخت شد! .
این فیش حقوقی در شرایطی منتشر میشود که برخی از مسئولان به ازای هر روز ماموریت و «کار سخت» در خارج از کشور (مثلاً بازدید از نمایشگاه کتاب فرانکفورت یا حضور در جلسهای) به طور میانگین ۷۰ تا ۱۰۰ یورو محاسبه میشود! البته این رقم بنا به مسئولیت متغیر است، چیزی حدود روزانه هفت میلیون تومان! . در لیستی هم که منتشر شده مُسنترین کارگر متولد سال ۱۳۴۹ و جوانترین متولد ۱۳۷۹ بود که در این حادثه تأسف بار کشته شدند.
پدر با یک لقمه نان دیگر برنمیگردد
قرار بود همین هفته برای خرید لوازمالتحریر با پدرش راهی بازار شود. منتظر بود تا پنجم مهر برسد تا با هم به خرید بروند، اما نشد. محمدجواد بهشتی یکی از کارگرهای معدنجو است که همه در بیخبری او به سر میبرند. خانه آنها سیاهپوش است. همسر و پسر هشتساله محمدجواد گوشه دیوار نشستهاند و بدون هیچ حرفی اشک میریزند، هرچند پسر او حتی گریه هم نمیکند و گویی منتظر بازگشت است. یکی از زنهایفامیل دختربچه چندماههای را جلو میآورد «ببین این دختر کوچکش است، حالا آینده این بچه چه میشود؟ ». همه زیر گریه میزنند و پدرش با موی سفید و لباس سیاه تنش، دستمالی روی صورتش میگیرد تا کسی اشکهایش را که برای داغ فرزند سرازیر میشود نبیند. پسر محمدجواد با صدای آرامی رو به ما میکند، چشمان درشتش، چشمانم را نشانه میگیرد و میگوید: «من دیگر درس نمیخوانم، اگر بابا برنگردد باید به جای او کار کنم. قرار بود حقوق که گرفت، برویم با هم دفتر و مداد اول مهرم را بگیریم. گفته بود پنجم مهر میرویم خرید». همه جملهای میگویند جز همسرش، همه حرفی پرسوز میزنند جز این زن جوان. خواهرهای جوانش اشک روی صورتشان را پاک میکنند و برادر را صدا میزنند. برادری که احتمالاً دیگر قدم در این خانه نگذارد. تازه ۳۳ سال دارد، با دو تا بچه. برادر کوچک خانه که او هم کارگر معدن است، با چشمان سرخش حرف خواهرش را ادامه میدهد: «من در بلوک b کار میکنم که خبر دادند انفجار رخ داده و من چون نزدیک در خروجی بودم، زودتر خودم را نجات دادم. آنهایی که بعد از من میخواستند با نفربر بیرون بیایند، همه مسموم شدند». همسرش چادر را تا نیمه روی صورت میکشد و نفسزنان، اشک میریزد. خواهرهای محمدجواد به صورت خود میزنند و مردان با گونههای خیس به حیاط خانه پناه میبرند. پسر محمدجواد هم در انتظار پنجم مهر و روز خرید لوازمالتحریر جلوی در خانه، چهارزانو بهتزده مینشیند.
قراردادی که از انصاف به دور است
این روایتی از حال و روز خانوادههایی است که کمترین میزان حقوق و دستمزد آنها نیز به واسطه فوت نانآور خانوادهشان قطع شده است. اما سؤال اینجاست که چرا به کارگران تا این حد ظلم میشود و میلیونها کارگر با حداقل دستمزد و سختی کار، مشغول امرار هستند. آیا دستمزدی که میگیرند بر اساس قانون کار و وجدان است؟ برای پاسخ به این سؤال به سراغ فرامرز توفیقی، فعال حوزه کارگری رفتیم و او به خبرنگار «آرمان امروز» میگوید: متأسفانه این فیشهای حقوقی نتیجه بیتوجهی و نمایانگر نفوذ رانت در کشور است. لطفاً حرفهای مرا منتشر کنید، تا آقای پزشکیان (رئیس جمهور) و آقای میدری (وزیر تعاون و کار) به وخامت اوضاع پی ببرند. اولاً معدن جز انفال به حساب میآید و نباید خصوصیسازی شود، حالا که خصوصیسازی شده، چرا وزارت صمت صلاحیت سنجی انجام نمیدهد که موارد ایمنی و در حق کارگران انصاف رعایت میشود و به کارگران ظلم نمیشود؟ . چند سال پیش شهید رئیسی به همراه آقای فاطمیامین (وزیر سابق صمت) به این معدن در طبس رفتند، هنوز فیلم آن روز وجود دارد، وقتی با کارگران صحبت میکنند، آنها از مشکل قرداد، ایمنی و حقوق پایینشان گلایهمند هستند و قول داده میشود که این موارد به زودی اصلاح شود. آقای رئیسی، شهید شدهاند، اما آقای فاطمیامین که حضور دارند و بایدایشان به دلیل عدم توجه به این موارد، محاکمه شوند. شوخی نیست ۵۰ نفر انسان جانشان را از دست دادند، آن هم در شرایطی که از حداقل دستمزد برخوردار بوند.
وی در مورد سختی کار روزانه (۲۰ هزار تومان) خاطرنشان میکند: سختی کار ضریبی از دستمزد کارگر و کارفرماست و عدد مشخصی ندارد. حقوقی که میگیریم ۶ میلیون، ۷ میلیون تومان، ضریبی از این مبلغ میشود روزانه سختی کار. زمانی که من کارفرما که صلاحیت سنجی نشده و نماینده «ایمنی بهداشت» درست انتخاب نکردهااند، با توجه به نیاز شدید منطقه و کارگران از قشر ضعیف در کنار ضعف قوانین در نظارت، برخورد و اجرا، کارفرماها از این خلع استفاده میکنند و قراردادی میبندند، که از انصاف دور است. حوزه ایمنی بهداشت قانون کار در سال ۱۳۶۹ تصویب شده و در این قانون به صراحت اعلام میشود: اگر کارفرما در حوزه ایمنی «ایمنی حفاظت بهداشت کار» که خطراتی جان کارگر تهدید میکند (نه اینکه موجب مرگ یا حادثه شود) قصور داشته باشد، بلافاصله در صورت عدم رفع خطر، مدیرعامل و مسئول ایمنی آن شرکت باید بلافاصله با دستبند و بدون احضاریه به دادگاه انقلاب معرفی شوند! . اما کدام یکی از این اتفاقها رخ داده و قوه قضائیه با کدام کارفرما و کارشناسان ایمنی این اقدام را انجام داده که بقیه بترسند و این موارد اصلاح شود.
source