از بحران داخلی گرفته تا شکست در لیگ نخبگان. از اوضاع بد روحی جواد نکونام تا باخت در دربی. همه چیز ناگوار و بد به نظر می‌رسد. یکی از محبوب‌ترین تیم‌های ایران در بد مخصمه‌ای گیر افتاده است. چه کسی دست استقلال را می‌گیرد؟
   
آرامش از دست رفته
«از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود». این جمله واقعا مصداق کامل حال آبی‌های پایتخت است. در دربی می‌بازند و به خود می‌گویند به آسیا می‌رویم و نتیجه می‌گیریم. اما آنجا هم بدتر می‌شود. از درون باشگاه هم که نگوییم بهتر است. خلاصه استقلال در شرایط خوبی به‌سر نمی‌برد. نه ردی از آن استقلال هجومی و شاداب وجود دارد و نه تمرکز قابل توجهی برای کادر فنی و بازیکنان باقی مانده است. اما نیاز این روزهای استقلال چیست؟ مسلم است که این تیم بیش از هر چیز آرامش کامل می‌خواهد. تجارب مختلف فوتبالی ثابت کرده اگر آرامش وارد تیم شود مسائل فنی هم خود به خود حل می‌شود. اما استقلال آن را ندارد. ناآرام‌ترین فرد این روزهای استقلال کسی نیست جز جواد نکونام؛ بسیار ناآرام و به هم ریخته که این ویژگی‌ها را مدام به تیم تزریق می‌کند. با این اوصاف چه چیز قابل توجهی از استقلال باقی می‌ماند؟
   
بی‌دفاع، بی‌حمله
از ناآرامی‌های استقلال که بگذریم به مسائل فنی می‌رسیم. بالاخره همه چیز دست به دست همه داده است تا حال استقلال روز به روز بدتر شود. سیدحسین حسینی را حتما در تقابل با السد قطر دیدید. او مقصر اصلی گل اول بود. حسینی آن کیفیت لازم را ندارد. همه گمان می‌کردند با جدایی بیرانوند از پرسپولیس و رفتنش به تراکتور، افت شدید گلر شماره یک تیم‌ملی آغاز ‌گردد و این موضوع باعث شود حسینی فرصت بهتری پیدا کند و برای دروازه‌بان اول تیم‌ملی شدن، خودی نشان دهد اما همه چیز برعکس شده و به ضرر حسینی پیش می‌رود. او گاهی اوقات شمه بالای خود را در دروازه‌بانی نشان می‌دهد اما او هم بخشی از استقلال آشفته این فصل است و انگار کاملا سردرگم و بی‌هدف به نظر می‌رسد.
   
برگ برنده‌ها
نکات فنی درباره استقلال زیاد است؛ حفره‌های دفاعی و ضعف در گلزنی، ناتوانی در بازیسازی و از دست دادن سرعت خوب تیمی که فصل گذشته از آن برخوردار بودند. اما در میان این ضعف‌ها، استقلال برگ برنده‌هایی هم دارد. یکی رامین رضائیان که البته با وجود سهیم بودنش در این آشفتگی مانند پنالتی سرنوشت‌سازی که در دربی به سرخ‌ها تقدیم کرد اما به هر حال تا امروز گل‌های مهمی برای تیمش به ثمر رسانده است. از سویی حضورش در جناح راست آبی‌ها می‌تواند برگ برنده دیگر استقلال باشد که در این شرایط سخت هنوز حفظ شده است.
‌  
در حسرت خارجی طراز اول
از نظر بسیاری دوای درد آبی‌ها تغییر کادر فنی است و البته پیشکسوتان متعدد استقلال هم تغییر سرمربی را در این شرایط بدترین تصمیم ممکن می‌دانند اما حال استقلال بدتر از اینهاست که منتظر و معطل این حرف‌های کلیشه‌ای بماند. تغییر سرمربی در شرایطی غلط است که می‌توان به بهتر شدن اوضاع امید داشت نه برای این استقلال که هر هفته بیشتر از هفته قبل از اهداف قهرمانی در لیگ‌برتر و موفقیت و صعود در آسیا دورتر می‌شود. نکونام هیچ آلترناتیو داخلی ندارد. بدون تعارف کدام مربی داخلی می‌تواند استقلال را از این شرایط سخت و طاقت‌فرسا نجات دهد؟ این ویژگی نزد هیچ یک از مربیان ایرانی وجود ندارد و اینطور باید گفت که استقلال فعلا مربی داخلی نمی‌خواهد.
  ‌
پشت سر گذاشتن کلیشه‌ها
باز هم کلیشه‌های رایج فوتبال ایران را از نظر می‌گذرانیم، همان کلیشه‌هایی که می‌گوید «وقت برای جذب سرمربی خارجی مناسب نیست»، « مربی ایرانی درد استقلال را بهتر می‌فهمد»، «الان زمان تغییر نکونام نیست» و ده‌ها جمله مشابه دیگر. اما واقعیت یک جمله‌ای و ساده همین است: استقلال نیاز به تغییر سرمربی دارد و جانشین نکونام هم باید خارجی باشد. یک خارجی تراز اول. او می‌تواند از دل لالیگا بیاید یا پرتغال و حتی کرواسی و چه بهتر که از ایتالیا. سراغ گزینه‌های آلمانی نمی‌رویم چون آلمانی‌ها در فوتبال ایران جواب نمی‌دهند. استقلال خیلی وقت است مربی خارجی می‌خواهد. شاید همان موقع که استراماچونی رفت. شاید همان موقع که فرهاد مجیدی بعد از قهرمان کردن استقلال راهی امارات شد. تا همین امروز هم کلی دیر شده است.

source

توسط spideh.ir