آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: شنیدن صدای کارساز مخالف، یکی از مهمترین اصول مدیریتی برای هر مدبری است.
یک شخص برای پیشبرد اهداف یک مجمع و آبادانی آن، باید صدای منتقدان و معترضان را به خوبی بشنود. مدیری مدبرانه رفتار میکند که خود تریبونی برای مخالفان نیز طراحی کند تا حرفهای مهم آن ها شنیده و حتی در مقاطعی به آن عمل شود.
بسیاری از چهره های موفق و درخشان تاریخ در حوزه های سیاسی و دینی، همواره به شنیدن صدای مخالف تاکید کرده اند. در دولت چهاردهم نیز رئیس جمهوری به روی کارآمده است که همواره به شنیدن صدای معترضان تاکید داشته است.
اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان میدارد: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.» باید توجه داشت که این اصل در فصل سوم قانون اساسی جای دارد که عنوان آن حقوق ملت است. یعنی قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸، یکی از حقوقی که برای مردم در نظر گرفته، حق اعتراض است. در واقع انقلاب اسلامی نیز از همین نقطه آغاز گشت.
نحوه نگارش این اصل کاملا روشن بوده و بیانگر آزادی تجمعات و راهپیماییهاست و قید دیگری برای آن در نظر نگرفته است. تنها دو امر در قانون اساسی شرط است: اول این که تجمع مسلحانه نباشد و دوم این که این تجمع مخل به مبانی اسلام نباشد.
ذات این تجمعات برای این است که افراد صدای انتقاد و اتعراض خود را به مسئولان برسانند چرا که جامعه بی تحرک و بدون بیان نطرات، به سوی قلههای موفقیت پیش نخواهد رفت.
رئیس جمهور در سخنرانی خود بر اهمیت وحدت و وفاق ملی تأکید کردند. ایشان با اشاره به ضرورت پذیرش نظرات درست گفت: هر گروه و جناحی اگر بتواند حرف درست را بیاورد، موظف به پذیرش آن با تمام وجود هستیم.
سعید معیدفر، جامعه شناس و رئیس اسبق انجمن جامعه شناسی ایران در گفتوگو با روزنامه «آرمان امروز» گفت: شنیده شدن صدای اعترضات در یک بخشی از جامعه باید در نظر گرفته شود تا اگر در زمانی با خطری روبهرو شد قبل از این که آسیبی به آن وارد شود دچار یک فروپاشی جدی نشود.
وی در ادامه افزود: معمولا از این سیستم باید در جامعه هم استفاده کرد. زمانی که جامعه ای دچار یکسری کارکردها، ناهنجاریها، ناکارآمدیها و نابسامانیهایی میشود باید یک هشدار یا آلارمی در نظر گرفته شود و این آلارمها و هشدارها توسط بخشی از جامعه که افراد فهیم و دارای آگاهی بالایی هستند، داده میشود. مردم عادی در زندگی روزمره خود مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را درک میکنند ولی قدرت ابراز آن را ندارند و نمیدانند که چگونه باید در برابر این مشکلات عمل کنند و حتی از راهکارهای اطلاعرسانی این مشکلات مطلع نیستند.
این جامعه شناس با تاکید بر استفاده از نخبگان، هنرمندان، اهالی رسانه برای اطلاع رسانی مشکلات اظهار کرد: قطعاً برای اینکه این مشکلات به گوش سیستمها برسد متوجه این مشکلات شوند و متناسب با آن بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند باید از افراد فهمیدهای مانند نخبگان که اهل اندیشه و خرد هستند و مطبوعاتی که سخنان این نخبگان را بیان و منتشر میکنند و هنرمندان و فیلمسازان و یا کسانی که در رشتههای هنری و ادبی و فعالیت میکنند برای بیان این مشکلات استفاده کرد و دست اندرکاران و مدیران کشور باید از این موضوع نیز استقبال کنند.
وی در ادامه با اشاره به برخورد آگاهانه مدیران و مسئولان در مورد این هشدارها افزود: در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته از این نقدها، فیلم ها و اشعار و اعتراضات دانشجویی و آمارهایی که توسط سازمانها و نهادهای آماری منتشر میشود مورد استفاده قرار میگیرند اما در کشور ما این انتقادات یا اعتراضات به نوعی دیگر تفسیر میشود اما همه این انتقادات در واقع یک هشدار و آلارمی است که قبل از هرج و مرج و خطری فعال میشود و مسئولین و مدیران باید نسبت به آن آگاهانه برخورد کنند. در سال ۵۷ مردم با هشدارها و آلارمهایی از مشکلات خود سخن گفتند و حکومت قبل بدون توجه به این هشدارها و آلارمها به رویه خود ادامه داد تا منجر به فروپاشی شد.
معید فر در پایان در پاسخ به این سوال که آیا رویکرد دولت چهاردهم میتواند با دولت های قبلی متفاوت باشد و در پاسخ به انتقادات شاهد برخوردهای دیگری باشیم نیز گفت: آقای دکتر پزشکیان در انتخابات وعدههایی در مورد این موضوعات نیز داده بود و تاکنون برخی از آن ها عملیاتی شده است. امیدوارم در آینده شاهد این باشیم که این وعدهها نیز بیشتر تحقق پیدا کند.
source