خانم اشرفی، طرحهای مختلفی برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تهیه و تدوین و بعضا اجرایی شده. به نظر شما ما در این حوزه با چه چالشهایی مواجه هستیم؟
چند سالی است که در ارتباط با موضوع توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار،ازنهادهای مسئول دردستگاهها گرفته تا سازمانهای مردمنهاد فعال در این حوزه، نسبت به این مسأله اهتمام داشته و نقشی راهم ایفا کردند. البته چند سال پیش هم در شهرداری تهران طرحی برای توانمندسازی بانوان مطرح وستاد ویژهای هم دراین زمینه مشغول به فعالیت بود و زنان سرپرست خانوار را شناسایی و برای آنان آموزشهایی همچون صنایعدستی، خیاطی و… اجرا کرد. اما موضوع حائز اهمیت این است که ما به اندازه کافی برای این کارها دستگاه ایجاد کردهایم اما عملیاتیشدن طرحهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار مهمتر است. ما معمولا در طرحها و فرآیندها دچار مشکل هستیم.
از منظر شما چه راهکارهایی برای اجرای هرچه بهترشدن طرحهای زنان سرپرست خانوار وجود دارد؟
باید ایستگاهها را بهصورت مدیریت فراگردی بازنگری و آسیبشناسی کنیم تا ببینیم دستگاههایی که تاکنون این مسئولیت را بر عهده گرفتند، تا چه حد توانستند موفق باشند. از سوی دیگر درعدمموفقیتشان هم آسیبشناسی کنیم. اما باید در قوانین به سمتی
پیش رویم که حکومت اسلامی بتواند وظایف خود را درقبال بانوان و زنان سرپرست خانوار بهخوبی ایفا کند. ما باید در جامعه، کمترین زن سرپرست خانوار را داشته باشیم و نباید اقدامات فرهنگی را فراموش کنیم. تعریف کار فرهنگی هم در سیستمهای دولتی و هم در نهادهای فرهنگی و مردم هم مشخص است و وجود دارد.
از نظر شما، زنان سرپرست خانوار مخصوصا در حوزه اشتغالبا چه چالشهایی مواجه هستند؟
در خصوص فعالیت و امرارمعاش بانوانی که به اضطرار دچار میشوند و دیگر سرپرستی ندارند یا بدسرپرست هستند، بحث شرعی آن نیز مطرح است. ما میدانیم در چنین شرایطی، حکومت اسلامی موظف است شرایطی را ایجاد کند تا مشکلی برای آنان ایجاد نشده و از طرفی نیاز مالیشان هم برطرف شود. باید به این موضوع دقت کنیم و اجازه ندهیم که بانوان در این مسائل دچار مضیقه شوند و آنها را به بزهکاری دچار کند. اینها باید در نظام ما سازماندهی و زیرساختهایی فراهم شود که شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. علاوه بر اینکه باید کاری انجام دهیم تا مشکل و دغدغه مالی برای این زنان وجود نداشته باشد، باید دقت کنیم تا سازوکارهای فرهنگی ما به این سمت پیش رود که کمترین تعداد از این قشر را داشته باشیم. البته دلایل سرپرست خانوار شدن این زنان متفاوت است، اما باید در نظر داشته باشیم که این موضوع به یک چالش فرهنگی تبدیل نشود. نهادهای متولی این امر هم باید بخش فرهنگی موضوع را تقویت و به تحکیم خانواده و تسهیل و تشویق در امر ازدواج کمک کنند.
یعنی از نظر شما قوانین در این خصوص خیلی کارآمد نیست؟ مشخصا چه کسانی در این امر متولی هستند؟
مجلس باید قوانین موجود را بازنگری و در مواردی که ضعف قانونی وجود دارد، خلأهای آن را با طرحهای جدید پر کند. دولت هم باید در این خصوص یک شناسایی داشته باشد. اتفاقا درباره این مسأله، هم وزارتخانههای اقتصادی و هم فرهنگی باید با یکدیگر تعامل کنند.باید این وزارتخانهها هم خلأها را بازشناسایی کنند و در صورت لزوم لایحهای با این مضمون به مجلس ارائه دهند. از طرفی قوانین موجود را بررسی کنند و ببینند که کدام قوانین اجرایی نمیشود. این موضوع هم فقط مختص دستگاه اقتصادی یا فرهنگی نیست، بلکه یک کار همسوست. باید همگی با یکدیگر این مسأله را حل کنند. لازم است کارگروههای ویژهای تشکیل شود که شامل نمایندگانی از وزارتخانههای اقتصادی ونهادهای فرهنگی باشد. این کارگروهها باید به آسیبشناسی موضوع پرداخته و فرآیندهای موجود را بررسی کرده و خلأهای قانونی را برطرف کند. امیدوارم که این اقدامات به بهینهسازی وضعیت کمک کند.
دادهنما
۱- ایرادهای اجمالی طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار
۲- فقدان وفاق در مفاهیم اصلی در میان رویکردهای نظری و سیاستگذاری
۳- نبود نظام داده و آمار جامع، بهروز و در دسترس در ارتباط با زنان سرپرست خانوار
۴- مشخصنبودن وضعیت اجرایی قوانین سابق در تصویب قوانین جدید
۵- درج تدوین طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در خلال فرآیند تصویب سایر قوانین
۶- عدم رعایت کامل بایستههای قانوننویسی
۷- عدم ذکر ضمانت اجرای کافی و مناسب برای قوانین در موارد لزوم
۸- ضعف در نحوه شناسایی و تواناییهای زنان سرپرست خانوار در بهرهمندی از طرحها
۹- فقدان گفتمان توانمندسازی در اجرا
۱۰- فقدان فضای مشارکتی از پایین به بالا
source