بدون شک یکی از محبوب‌ترین چهره‌هایی که در بین حامیان مسعود پزشکیان وجود دارد، محمدجواد ظریف است؛ فردی که در انتخابات تمام‌قد به میدان آمد و برای پیروزی پزشکیان کت از تن درآورد و پس از انتخابات هم با دعوت به کاری که از سوی رئیس‌جمهوری صورت گرفت، در کنار پزشکیان ماند و با وجود تمام سنگ‌اندازی‌هایی که تندروها در برابر او داشته‌اند همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و در تلاش است تا به پزشکیان در مسیر تحقق وعده‌هایش کمک کند. 

به گزارش هم میهن، ساعات پایانی جمعه‌شب، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی دولت چهاردهم در بستر کلاب‌هاوس گفت‌وگوی زنده‌ای را با مخاطبان خود انجام داد و محورهای مهمی را درباره خودش، دولت پزشکیان و آینده مطرح کرد و نکاتی را به میان آورد که جای نقد و بررسی دارد. در کنار توضیحی که او درباره حضورش در دولت داد و تاکید کرد که فشار تندروها باعث نخواهد شد استعفا دهد، به محورهای مهمی در گفتار خود اشاره کرد. 

تغییر پارادایم 

محمدجواد ظریف در بخشی از گفت‌وگوی خود تاکید می‌کند که ایران با تغییر پارادایم روبه‌رو شده و زمینه‌هایی از این تغییر نیز دیده می‌شود. او می‌گوید: «ایران تنها کشوری است که به پایگاه آمریکایی حمله کرده، توانسته گنبد آهنین اسرائیل را بشکند، نشان دادیم که می‌توانیم خودمان امنیت‌مان را تامین کنیم. اعتمادبه‌نفس جدیدی برای ما ایجاد شده که ما الان می‌توانیم نگاه تهدیدمحور را به نگاه فرصت‌محور تبدیل کنیم و همسایه‌ها را هم جذب کنیم و وضعیت اقتصادی کشور را بهبود ببخشیم. معتقدم اگر چنین تغییر پارادایمی رخ دهد و می‌توانیم همه مسائل را به عنوان فرصت ببینیم، بدون فراموش کردن تهدیدها، اقتصاد زمینه بالندگی پیدا می‌کند و امکان پیشرفت فراهم می‌شود. با تغییر پارادایم که زمینه‌های آن را می‌بینیم امیدوارم که ایران در پنج سال آینده شرایط بسیار بهتری داشته باشد. آنچه باعث شد در دو سال اول بعد از برجام اقتصاد وضعیت بهتری پیدا کند، امید به آینده بود.» 

تزریق ناامیدی 

پس از اینکه از تغییر پارادایم حرف می‌زند، باب گلایه را باز کرده و از تلاش‌هایی حرف می‌زند که برای ناامید کردن مردم برنامه دارند. او می‌گوید: «بدترین ضربه به اقتصاد ایران تزریق ناامیدی است؛ کاری که برخی دستگاه‌های حاکمیتی می‌کنند، مخصوصاً وقتی که دولتی بر سر کار آمده که با نظرات آنها هماهنگ نیست.» 

وفاق و گفت‌وگوی تمدن‌ها 

در قسمت دیگری از این گفت‌و‌شنود که یکی از بخش‌های مهم آن هم بود، معاون راهبردی دولت دست به یک تشابه بزرگ می‌زند و گفتمانی که مسعود پزشکیان مطرح کرده را در کنار گفتمان مطرح‌شده توسط سیدمحمد خاتمی قرار می‌دهد و می‌گوید: «شخصاً «وفاق» را به معنی گفت‌و‌گو می‌دانم؛ آن را ادامه بحث گفت‌و‌گوی تمدن‌های آقای خاتمی می‌دانم. در گفت‌و‌گوی تمدن‌ها، کلیدواژه، گفت‌و‌گو است، نه تمدن. در گفت‌وگو قرار است بشنویم، باید آمادگی داشته باشید قانع بشوید، نه اینکه از باورهایتان دست بکشید، اینکه بفهمید چرا ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند، اینها نیاز به شنیدن دارد.  باید مردم را بشنویم، نه آنهایی که همیشه با آنها حشر و نشر داریم، شاید به نتایج متفاوتی برسیم.» 

دعوت به صبر 

اما در بخش مهم دیگری، محمدجواد ظریف از مردم تقاضایی مهم دارد و می‌گوید باید برای به ثمر نشستن اصلاحات صبر کرد: «حرکت آقای دکتر پزشکیان یک حرکت اصلاحی است. در انتخابات ما انقلاب نشد، یک حرکت اصلاح‌گرانه شکل گرفته و باید توجه کنیم که این حرکت اصلاح‌گرانه طول می‌کشد. زود از اصلاحات ناامید نشویم. در سال ۸۳ و ۸۴ بحث عبور از خاتمی مطرح شد و حالا حسرت پیشرفت‌های اقتصادی آن دوران را می‌خوریم.»

حمیدرضا جلایی‌‌پور استاد جامعه‌‌شناسی سیاسی: 

ایران با تغییر شرایط روبه‌‌رو شده، ساختن و توسعه به زمان و صبوری نیاز دارد

حمیدرضا جلایی‌پور، از تحلیل‌هایی که محمدجواد ظریف در نشست کلاب‌هاوس جمعه‌شب ارائه کرد، دفاع کرد. او معتقد است ایران با رسیدن مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری با تغییر شرایط روبه‌رو شده است و در صورت عبور از پیچ ایجادشده توسط نتانیاهو، می‌توان به پیشرفت طی 5سال آینده امیدوار بود. جلایی‌پور می‌گوید روند توسعه در کشور یک‌شبه نخواهد بود و نیاز به صبوری و گذشت زمان دارد.  

‌ظریف در بخشی از گفت‌وگویی که انجام داد، از مشاهده زمینه‌هایی برای تغییر پارادایم در ایران حرف زده و گفته است با این تغییر پارادایم، این امیدواری وجود دارد که ایران در ۵سال آینده شرایط بهتری داشته باشد. آیا این زمینه‌ها را شما هم احساس کرده‌اید؟ این تغییر پارادایم در چه حوزه‌ها و چه شکل‌هایی باید باشد؟ 

این‌جا برای نشان دادن تغییر، جناب ظریف از واژه «تغییر پارادایم» یا تغییر سرمشق استفاده کرده‌اند؛ من از واژه «تغییر شرایط» استفاده می‌کنم. معتقدم در زمان برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری، که پزشکیان پیروز شد، این «تغییرات شرایط» قابل رویت بود. به چند مورد آن اشاره می‌کنم. یکی اینکه سه سال از دولت یکدست سیزدهم گذشته بود و دستاوردی در سیاست خارجی و داخلی ایجاد نشده بود؛ دیگر اینکه طبق پیمایش در وزارت ارشاد دولت سیزدهم، نارضایتی در بین مردم به نود درصد رسیده بود؛ مهاجرت نخبگان و پزشکان فزونی گرفته بود؛ در مقابل در انتخابات اسفند ١۴٠٢ بخشی از نخبگان سیاسی نشان داده بودند برای حل مشکلات توسعه‌ای کشور به دنبال الگوی وفاقی هستند و نه الگوی تقابلی؛ سیاست خارجی نامتوازن خوب کار نمی‌کرد، لذا حاکمیت  در انتخابات ١۴٠٣ برخلاف انتخابات ١۴٠٠ انتخابات را کمی رقابتی برگزار کرد و طی آن دولت پزشکیان که دولتی وفاقی و توسعه‌گرا است پیروز شد.

این تغییر شرایط همان چیزی است که جناب ظریف از آن به «تغییر پارادایم» تعبیر کردند. من هم معتقدم اگر از این پیچ شبه‌جنگی که نتانیاهوی نسل‌کش ایجاد کرده با دلاورمردی ارتش و سپاه و دیپلماسی متوازن عراقچی عبور کنیم (که ان‌شالله عبور می‌کنیم)، در پنج سال آینده شرایط بهتری در کشور از حیث آبادی و آزادی رخ خواهد داد.

‌ظریف بدترین ضربه به اقتصاد ایران را تزریق ناامیدی دانسته که برخی دستگاه‌ها در داخل ایران این کار را انجام می‌دهند. او گفته وقتی دولتی روی کار است که با نظرات آنها هماهنگ نیست، چنین حرکتی را انجام می‌دهند. در پیش گرفتن چنین سیاستی طی ۴۵سال اخیر توسط کدوم گروه و جریان بوده است و اصولاً علت چنین رفتارهایی چیست؟ منافع ملی در دیدگاه این جریان‌ها چه جایگاهی دارد؟  

این حرف درست است. شما پس از انتخابات دیدید حتی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده بودند با پیروزی پزشکیان نسبت به آینده امیدوار شدند. پس از آن در روز اولِ کار، دولت نتانیاهوی نسل‌کش در تهران دست به ترور زد و رهبر صلح‌جوی حماس را شهید کرد، یک شرایط شبه‌جنگی ایجاد شد. پس از آن دو نیرو در ناامیدسازی مردم مشغولِ کار شدند. یکی خالص‌سازان داخلی هستند که با امکانات فراوانی که از زمان احمدی‌نژاد جمع کردند کار تخریب دولت و ناامید کردن مردم را شروع کردند، از هیچ دروغی دریغ نکردند، حتی به رهبری و فرماند‌هان سپاه هم رحم نکردند؛ گویی داشتند روی کاکل نتانیاهو نیلبک می‌زدند.

نیروی دوم سرنگونی‌طلبان-اسرائیلی بودند. با رسانه‌های ماهواره‌ای خود فقط مردم را ناامید نمی‌کردند، بلکه برای قتل عام اسرائیل در غزه و لبنان شادی می‌کردند؛ ضمناً هر شب از پیروزی نتانیاهو از جنگ علیه ایران می‌گفتند. این رسانه‌ها در روزهای اخیر وجه ضدملی خود را به اوج رساندند. از پنجم آبان‌ماه هم که هارت‌وپورت اسرائیل ناکام ماند، کمی فتیله آن‌ها پایین آمده است. امیدوارم حرکت دولت در جهت وفاق و توسعه کشور کمی از نارضایتی‌ها بکاهد و امید مردم را افزایش دهد.

‌در بخش دیگری از این گفت‌و‌شنود، ظریف گفته است که «وفاق را ادامه گفت‌و‌گوی تمدن‌های آقای خاتمی می‌دانم». این گزاره را چقدر قبول دارید؟ اصولاً گفت‌وگوی تمدن‌ها چه شباهتی با وفاق دارد؟ ظریف همچنین تاکید کرده که وفاق اصلی باید بین حاکمیت و مردم باشد. راهکار ایجاد این وفاق و عبارت آشتی بین حاکمیت و مردم را چه می‌دانید؟ گام و قدم بزرگ در این مسیر باید از کدام سمت برداشته شود و به چه شکل باشد؟ 

وفاق سه سطح دارد؛ سطح اول و مهمترین آن، همانطور که ظریف هم اشاره کرده وفاق بین مردم و حکومت است. این یعنی شکاف سیاسی بین مردم و حکومت شایسته است کم شود و این کاهش شکاف به کاهش شکاف اقتصادی ربط دارد و این خود به توسعه کشور بستگی دارد. هم‌اکنون دولت و حاکمیت برای ایجاد این وفاق خیلی باید کار کنند، فقط هم محدود به رفع فیلترینگ و کاهش تعرض به پوشش زنان نمی‌شود. به تعبیری تمام وعده‌های انتخاباتی دولت باید اجرا شود. سطح دوم وفاق میان دولت و حاکمیت و نیروهای سیاسی است، که دولت پزشکیان گام‌های خوبی در این سطح برداشته است.

اتفاقاً یک کار خوب دولت در این زمینه «انتصابات شایسته‌گزینانه» بوده است. سطح سوم وفاق میان خود مردم است؛ بدین معنا که در این رکود اقتصادی بین خود مردم ارزش‌های مورد قبول عرف بیشتر رعایت شود. به نظر من مشکلات اقتصادی، وفاق در این سطح را با مشکلات روبه‌رو کرده؛ حتی در میان خانواده‌ها. مهمترین کار این است که دولت بتواند در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی گام بردارد. آن نکته‌ای هم که اشاره کردید درست است. سیدمحمد خاتمی هم یک شخصیت برجسته توسعه‌گرا و وفاق‌گرا و اهل گفت‌‌وگو بود. دوره او یکی از دوره‌های رونق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود. در آن دوره هم جواد ظریف سفیر دولت خاتمی در سازمان ملل بود.

‌یکی دیگر از بحث‌هایی که در این گفت‌وشنود توسط ظریف مطرح شده، این موضوع است که نباید زود از اصلاحات ناامید شد و انجام اصلاحات نیاز به صبر و شکیبایی دارد و برای نمونه به بحث عبور از خاتمی که در سال ۸۳ و ۸۴ مطرح شد، اشاره کرده است. با توجه به وضعیت کشور، چگونه می‌توان کاری کرد که جامعه تشویق به صبر در مسیر اصلاحات شود؟ در این مسیر دولت باید چه کاری انجام دهد و جریان‌های سیاسی چه نقشی دارند؟ 

تخریب کردن، سریع انجام می‌گیرد. مثل دوره احمدی‌نژاد، که او با حرف‌های بی‌ربطش در سیاست خارجی، مسیر دیپلماسی و توسعه کشور را منحرف کرد و با تصویب هفت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، تحریم‌هایی را به ایران تحمیل و کشور را در تله تحریم‌های آمریکایی قرار داد (و در برابر جنایات یک‌ساله نتانیاهو هم سکوت پیشه کرده است). ولی ساختن و توسعه کشور به زمان و صبوری نیاز دارد. اگر دیپلماسی نوین کشور (یعنی کار با همه قدرت‌های جهان براساس منافع ملی) مدام پیگیری شود، خود رفع تحریم‌ها سال‌ها طول می‌کشد. با صبر و استمرار در راه توسعه کشور باید گام برداریم، من هم مثل جناب ظریف نسبت به آینده امیدوارم.

source

توسط spideh.ir