رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح پنج شنبه در دیدار اعضای مجلس خبرگان، این مجلس را مرتبط‌ترینِ نهادها با انقلاب خواندند و با اشاره به برخی انگیزه‌ها و فعالیت‌ها برای متوقف کردن انقلاب و به عقب بازگرداندن حرکت ملت، گفتند: عمده مسئولیت رهبری حفظ و جهت‌گیری کشور به سمت اهداف انقلاب است؛ بنابراین، مجلس خبرگان که نقش منحصربه‌فردی در تعیین رهبری دارد، اهمیت بی‌بدیلی ‌می‌یابد.  مشروح سخنان ایشان را در ادامه می‌خوانید:خیرمقدم عرض می‌کنم به آقایان محترم، برادران عزیز، اعضای فعّال مجلس مهمّ خبرگان و تشکّر می‌کنم از این بیانات مشروح و مبسوطی که آقای بوشهری، در بیان مجاری امور در مجلس خبرگان در این اجلاس بیان کردند؛ مطالب مهمّی را ایشان بیان کردند و نقل کردند از قول مجلس خبرگان.

​​​​​​​مسائل خیلی مهمی را مطرح کردید؛ کاش بتوانید این‌ها را دنبال کنید و مطالبه کنید، ان‌شاءالله کار انجام بگیرد.مطلبی که بنده امروز آماده کرده‌ام که عرض بکنم خدمت آقایان، به طور خلاصه این است که مجلس خبرگان به لحاظ مفهومی، به لحاظ آن عنوانی که در قانون اساسی و در نظام تعریف شده، یکی از انقلابی‌ترین نهادهای جمهوری اسلامی است. منظورم از «انقلابی‌ترین»، مرتبط‌ترین است با انقلاب اسلامی؛ این [مجلس] به این معنا یکی از انقلابی‌ترین نهادهای انقلابی است. علت این تعبیر که می‌گوییم «انقلابی‌ترین است»، نقش این مجلس است در گزینش رهبری؛ این خیلی کار مهمی است، نقش منحصربه‌فردی است و بحمدالله مجلس خبرگان آماده است برای این نقش و باید آماده باشد. در این زمینه، من چند جمله‌ای را عرض می‌کنم.

در شاکله‌  نظام اسلامی، در قواره‌ کلی نظام اسلامی، جایگاه رهبری عمدتا برای حفظ جهت‌گیری به سمت هدف انقلاب است؛ این عمده‌ مسئولیت رهبری است. انقلاب برای یک هدفی به وجود آمده است. البته همه‌ انقلاب‌ها اهدافی دارند، اهداف اساسی‌ای دارند که بر اساس آن هدفی که دارند، سامان زندگی را تغییر می‌دهند، زیرورو می‌کنند. هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض بکنیم، عبارت است از محقق کردن «توحید» در زندگی مردم در کشور. «توحید» در جنبه‌ معرفتی و مفهومی، یک امری است که به حسب مراتب فهم و معرفت افراد، قابل گسترش است؛ این مفهوم باید در زندگی جامعه محقق بشود؛ [یعنی] توحید تحقق پیدا کند در جامعه؛ چون توحید همه‌ دین است. اصل دین و همه‌ دین عبارت است از توحید. این هدف انقلاب اسلامی است که حالا جای بحث و حرف و توضیح و تبیین دارد که مجالش اینجا نیست.

برای اینکه جامعه‌ اسلامی به این هدف نزدیک بشود و یک جامعه‌ توحیدی به وجود بیاید، تلاش‌هایی لازم است و موانعی وجود دارد. همیشه در راه حرکت به سمت این هدف موانعی پیش می‌آید، انگیزه‌هایی وجود دارد برای جلوگیری از این حرکت؛ انگیزه وجود دارد. این انگیزه‌ها متوجه این است که نگذارند انقلاب و نظام به سمت هدف خودش حرکت کند و پیش برود و توفیق پیدا کند؛ [می‌خواهند] آن را متوقف کنند بلکه به عقب برگردانند؛ حالا ولو به عقب برگرداندن و آن وضع ارتجاعی قبل را نشان دادن، در لباس نویی باشد، در لباس جدیدی باشد اما همان باشد؛ انگیزه‌هایی برای این وجود دارد. در انقلاب‌های دیگر این انگیزه‌ها را مشاهده کردیم و موفق شدند، توانستند مانع بشوند که این انقلاب‌ها به اهداف خودشان برسد؛ برگرداندند مسیر انقلاب‌ها را. حالا مثلا در انقلاب کبیر فرانسه ــ که جزءبزرگ‌ترین انقلاب‌های نزدیک دوران ما است ــ هنوز پانزده سال از شروع انقلاب نگذشته بود که همان وضع قبلی، یعنی حکومت سلطنتی مستبدانه و دیکتاتوری دومرتبه در کشور برقرار شد و همان شد.

این‌‌همه حرکت مردم، حرکت متفکرین معروف فرانسوی، تلاش‌ها و مجاهدت های مردمی، تلفات، کشتارها، زدوخوردها، همه‌ این‌ها در واقع هیچ شد، نابود شد در ظرف کمتر از پانزده سال! عین این قضیه به شکل بدتری در انقلاب شوروی پیش آمد که آن هم یک انقلاب بزرگی است؛ انقلاب کبیر شوروی. آنجا هم همین‌جور؛ آنجا هم کمتر از ۱۰ سال طول کشید که آن ادعاها و آن حرف‌ها و آن عدالتی که ادعا می‌کردند و آن به‌اصطلاح مردم‌سالاری ویژه‌ کمونیستی که از آن اسم می‌بردند، همه از بین رفت. یک دیکتاتور، یک قلدرِ گردن‌کلفتی مثل استالین آمد سر کار و قضایا تمام شد. یعنی این یک خطری است برای همه‌ انقلاب‌ها.در قرآن کریم به این نکته توجه شده است و تذکر داده شده، آن هم نه یک بار و دو بار، شاید ده‌ها بار. در آیات کریمه‌  قرآن مکرر درباره‌ رجوع به عقِب و برگشتن به آن وضعی که از آن خلاص شدند و نجات پیدا کردند، صحبت شده؛ هم نسبت به مؤمنین و هم خطاب به خود کفار. در یک مواردی تذکر داده می‌شود به کفار که شماها دارید همان روش گذشته را دنبال می‌کنید. این آ‌یه‌ شریفه که درسوره‌ توبه است: فَاستَمتَعتُم بِخَلاقِکُم کَمَا استَمتَعَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم بِخَلاقِهِم وَخُضتُم کَالَّذی خاضُوا؛ این یعنی تکرار و انجام همان کارهایی را که در گذشته انجام می‌گرفته، به رخ آن‌ها می‌کشند؛ می‌گویند شما دارید همان وضع قبل را دنبال می‌کنید. یا در این آیه‌ شریفه که سوره‌ ابراهیم است: وَ اَنذِرِ النّاسَ یَومَ یَأتیهِمُ العَذاب؛ بعد می‌رسد به اینجا که «وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم وَ تَبَیَّنَ لَکُم کَیفَ فَعَلنا بِهِم وَضَرَبنا لَکُمُ الاَمثال»؛ در آیات متعدد قرآنی در خطاب به مؤمنین هم این تهدید و هشدار وجود دارد، که من اینجا دو سه آیه را یادداشت کرده‌ام: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعُوا الَّذینَ کَفَروا یَرُدّوکُم عَلیٰ اَعقابِکُم فَتَنقَلِبوا خاسِرین؛ این در سوره‌  مبارکه‌ آل‌عمران [است]؛ اگر غفلت کردید، اگر اطاعت از آن‌ها کردید، «ردّه» پیش می‌آید، عقبگرد پیش می‌آید، ‌ارتجاع پیش می‌آید؛ قرآن هشدار می‌دهد.

یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعوا فَریقًا مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتابَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمانِکُم کافِرین؛ این هم باز در سوره‌ مبارکه‌ آل‌عمران است. در سوره مبارکه‌ بقره [می‌فرماید]: وَ لا یَزالونَ یُقاتِلونَکُم حَتّیٰ یَرُدّوکُم عَن دینِکُم اِنِ استَطاعوا. یا این آیه‌  شریفه‌ دیگر که باز این هم در سوره‌ مبارکه‌ بقره است: وَدَّ کَثیرٌ مِن اَهلِ الکِتابِ لَو یَرُدّونَکُم مِن بَعدِ ایمانِکُم کُفّارا؛ یعنی مسئله‌ عقبگرد و توقف و بازگشت به عقب مسئله کوچکی نیست، مسئله‌ بسیار مهمی است و قرآن به این مسئله پرداخته؛ ما در واقعیتِ دنیای تاریخِ نزدیک به خودمان هم مواردی را می‌بینیم؛ در گذشته هم این را دیده‌ایم.خب، یک عاملی لازم است برای اینکه جلوی این [عقبگرد] را بگیرد؛ در نظام اسلامی این عامل «جایگاه رهبری» است؛ بایستی جلوی این انحراف به وسیله  رهبری گرفته بشود؛ این خیلی اهمیت دارد؛‌ خیلی اهمیت دارد! بنابراین اهمیت مجلس خبرگان به خاطر این است که متصدی تعیین مأمور برای این مأموریت بسیار مهم است؛ [یعنی] متصدی تعیین رهبری است؛ اهمیت این مجلس به خاطر این است.

 لذا عرض کردیم [مجلس خبرگان] جزء انقلابی‌ترین‌ها است؛ حالا از لحاظ مفهومی جایگاهش این است؛ از لحاظ مصداقی البته ممکن است جورواجور پیش بیاید؛ گاهی به این کار عمل بشود، گاهی نشود. کمااینکه در مورد رهبری ممکن است گاهی بتواند، گاهی نتواند. البته در مورد رهبری «نخواستن» متصور نیست؛ مسئله توانستن و نتوانستن است.یک نکته‌ مهم دیگری در این مسئله‌  مسئولیت مجلس خبرگان وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه وضعِ مجلس خبرگان و جعلِ مجلس خبرگان، معنایش این است که حرکت نظام اسلامی توقف ندارد؛ یعنی در او وقفه حاصل نمی‌شود، به وجود نمی‌آید؛ مجلس خبرگانی وجود دارد که نفر بعدِ او را مشخص کند؛ یعنی این تسلسل همچنان با قوت، با قدرت، با توانایی کامل وجود خواهد داشت؛ این آمادگی مجلس خبرگان، حضور مجلس خبرگان، یک‌ چنین معنا و مفهومی دارد. اگر این شخصی که وجود دارد نبود، بی‌درنگ مجلس خبرگان اقدام می‌کند و نفر بعد را مشخص می‌کند؛ این[جور] است.

خب یک معنای حاشیه‌ای هم در اینجا وجود دارد که آن هم بسیار مهم است و آن، این است که این جابه‌جایی‌ها نشان می‌دهد که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی وابسته‌ به شخص نیست؛ اشخاص نقش دارند، مأموریت‌هایی دارند که باید انجام بدهند، نقش‌های مهمی دارند که بایستی ایفا کنند آن نقش‌ها را، لکن نظام به آن‌ها وابسته نیست و می‌تواند به راه خودش ادامه بدهد، ولو آن شخصِ معین در میان آن‌ها نباشد. این را خدای متعال نسبت به پیغمبر اعظم، به مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شخصیت عالم وجود بیان کرده: اَ فَاِن ماتَ اَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟ تصورش را بکنید، این آیه‌ شریفه مربوط به جنگ اُحد است، یعنی سال سوم هجرت. خدای متعال این آیه‌ کریمه را نازل می‌کند، یعنی هشدار می‌دهد به مردم؛ زبان این آیه، زبان ملامت است، زبان مؤاخذه است که شما که از شایعه‌ مثلا قتل پیغمبر آشفته شدید و بعضی از اظهارات را [بیان] کردید، اگر چنانچه پیغمبر نبود، اِنقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟ یعنی این مؤاخذه‌ قرآنی است. حالا شما فرض کنید در سال سوم پیغمبر نباشد؛ هنوز نظام اسلامی‌ای‌ که قوامی هم به خودش نگرفته، توانایی‌های لازم را هم هنوز پیدا نکرده،‌ پیغمبر هم از میان این‌ها برداشته بشود؛ در یک‌ چنین شرایطی، خدای متعال قبول نمی‌کند که مردم برگردند؛ اِنقَلَبتُم عَلی‌ اَعقابِکُم؟ این اهمیت مسئله برگشت و متوقف به شخص نبودن است.

خب، این‌ها وظایف مهمی است که مجلس خبرگان دارد؛ یعنی اهمیت جایگاه مجلس خبرگان از آنچه فی‌الجمله عرض کردیم معلوم می‌شود؛ طبعا این اهمیت، وظیفه بزرگی را هم بر دوش مجلس خبرگان می‌گذارد و آن، این است که مجلس خبرگان بایستی در گزینش خودش، نهایت دقت و توجه را به کار ببرد؛ نهایت دقت و توجه باید به کار برود. در قانون اساسی شرایطی برای رهبری ذکر شده که خب معلوم است؛ یکی از مهم‌ترینِ این شرایط عبارت است از اعتقاد قلبی راسخ به مسیر انقلاب و هدف انقلاب؛ این اعتقاد باید وجود داشته باشد. آمادگی برای حرکتِ مستمر بدون خستگیِ بی‌وقفه‌ در این راه باید در کسی باشد تا شایسته‌  این مسئولیت باشد؛ باید این‌ها را در افراد تشخیص داد، و انتخاب کرد. این، آن جمله‌ای بود که راجع به مجلس خبرگان خواستم عرض کنم.این روزها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ زمان ما ــ حقا و انصافا، مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان ما ــ مرحوم آقای آسیدحسن نصرالله (رضوان الله علیه و رفع الله قدره و اعظم الله اجره)؛ مصادف با چهلم ایشان است. ما یاد ایشان را گرامی می داریم؛ یاد شهید هنیه، شهید صفی‌الدّین، شهید یحیی السنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی می‌داریم. من در اول عرایضم می‌خواستم عرض بکنم، حالا عرض می‌کنم؛ یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی (رضوان الله علیه) و شهید آل‌هاشم (رضوان الله علیه) را هم گرامی می‌داریم و درجات عالیه‌ الهی را برای همه‌  این شهدای بزرگوار مسئلت می‌کنیم.

این بزرگوارانی که اسم بردم، مرحوم آقای نصرالله و دیگرِ این شهدای عزیزِ این روزها، اینها حقا و انصافا به اسلام عزت دادند، به جبهه مقاومت هم عزت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند؛ همه این‌ها؛ این‌هایی که اسم بردیم، هر کدام به حدی و به شکلی. سید عزیز ما خب به مقامات عالیه‌ شهدا عروج کرد و او خود به آنچه آرزوی آن را داشت رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن «حزب‌الله» است. «حزب‌الله» به برکت شجاعت سید و درایت سید و صبر و توکل عجیبی که او داشت، رشد کرد؛ رشد فوق‌العاده‌ای کرد و حقیقتا تبدیل شد به یک تشکیلاتی که دشمنِ مجهز مسلح به انواع سلاح‌های مادی و بیانی و تبلیغی و رسانه‌ای و غیره، نتوانسته بر آن فائق بیاید و ان‌شاءالله نخواهد توانست فائق بیاید. مرحوم آقای سیّدحسن نصرالله «حزب‌الله» را به یک چنین موجودی، به یک چنین پدیده‌ای تبدیل کرده.حالا البته شرکتِ واضح و علنیِ آمریکا معلوم است؛ حقیقتا دست‌های دولت آمریکا خون‌آلود است. با جنایاتی که در غزه و در لبنان انجام گرفت، آمریکا شریک واضحی است که همه امروز دیگر می‌دانند؛ قبلا به صورت تحلیل گفته می‌شد، حالا دیگر همه مشاهده می‌کنند؛ همچنین بعضی از کشورهای اروپایی. آنچه بنده تأکید می‌کنم، این است که این مجاهدت‌ها که امروز بحمدالله با قوت و قدرت تداوم دارد ــ هم در لبنان، هم در غزه و فلسطین ــ قطعا به دنبال خود پیروزی حق را، پیروزی جبهه‌  حق را، پیروزی جبهه‌ مقاومت را به دنبال خواهد داشت؛ این، آن چیزی است که ما [به آن] امیدواریم و بر حسب آنچه حالا انسان می‌فهمد از مجموع حوادث و همچنین از وعده  الهی احساس می‌کند، این نتیجه، نتیجه‌ای است که قطعی به نظر می‌رسد.اولا به دلیل وعده‌ الهی. مصداق کامل این آیه‌ شریفه، همین حوادث این روزها است: اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا وَ اِنَّ اللَهَ عَلی‌ نَصرِهِم لَقَدیر * اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ اِلّا اَن یَقولوا رَبُّنَا اللَهُ وَ لَو لا دَفعُ اللَهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَهِ کَثیراً؛ کلیسا را می‌زنند، بیمارستان را می‌زنند، مسجد را می‌زنند؛ یعنی واقعا مصداق کامل [این آیه]. این «دفع النّاس بعضهم ببعض» وجود دارد که نتیجه‌اش چیست؟ دنباله‌  آیه این است؛ نتیجه‌اش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُهُ اِنَّ اللَهَ لَقَوِیٌّ عَزیز؛ با این تأکیدی که در این عبارت وجود دارد. این «دفع بعضی از مردم به وسیله‌  بعضی دیگر» یعنی دفع ظالم به وسیله مظلوم، دفع غاصب و متجاوز به وسیله‌  مجاهدتِ مجاهدین فی‌سبیل‌الله، نتیجه‌اش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه. خب این وعده‌ الهی است؛ یعنی فرمایش الهی است و تردید در این جایز نیست. تردید در وعده‌ الهی جایز نیست. این وعده‌ای است که خدای متعال فرموده است. تا حالا هم همین‌جور اتفاق افتاده.این، از یک طرف، آیات قرآنی و وعده‌ الهی است، از یک طرف، تجربه‌ ما است.

حزب‌الله در طول این سال‌های متمادی، در این حدود مثلا نزدیک به چهل سال، سی و چند سال، یک بار رژیم صهیونیستی را از بیروت وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار از صیدا وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار از شهر صور وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار هم به‌کلی جنوب لبنان را و شهرها و روستاها و بلندی‌های لبنان را از وجود نحس رژیم صهیونیستی تخلیه کرده؛ یعنی این توانایی حزب‌الله به‌مرور همین‌طور دائم افزایش پیدا کرده. از یک جمعِ کوچکِ مجاهدِ فی‌سبیل‌الله تبدیل شده‌اند به یک تشکیلات عظیمی که یک چنین قدرتی دارد، یک چنین توانایی‌ای دارد که می‌تواند در نوبت‌های مختلف این دشمنی را که مسلح به سلاح نظامی، سلاح تبلیغاتی، سلاح سیاسی، سلاح اقتصادی است، مستظهر به ورود فساق و فجار بزرگ دنیا، مثل همین رؤسای جمهور آمریکا و امثال این‌ها است، به عقب‌نشینی وادار کند و آن را شکست بدهد. این تجربه ما است که [آن را] دیده‌ایم. عین همین تجربه در مورد مقاومت فلسطین اتفاق افتاده. آن‌ها هم از سال ۱۳۸۸ تا امروز ۹ بار با رژیم صهیونیستی درگیری داشتند که در همه‌ این ۹ بار این‌ها غلبه پیدا کردند.امروز هم مقاومتِ فلسطین بر رژیم صهیونیستی غلبه پیدا کرده؛ برخلاف آنچه در ظاهر امر، انسان سطحی مشاهده می‌کند. برای خاطر اینکه او مقصودش این بود که حماس را ریشه‌کن کند، نتوانسته بکند. این‌همه انسان را قتل‌عام کرده، چهره زشت خودش را به همه‌ دنیا نشان داده، خباثت خودش را به همه ثابت کرده، خودش را محکوم کرده، خودش را منزوی کرده، رهبران مقاومت را، رهبران حماس را به شهادت رسانده، به خیال اینکه حماس تمام شد، در عین ‌حال حماس دارد همچنان می‌جنگد، همچنان دارد مبارزه می‌کند؛ معنای این، شکست رژیم صهیونیستی‌ است. 

همین‌طور حزب‌الله؛ حزب‌الله هم همین‌جور است: قوی است. حالا یک عده‌ای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزب‌الله ضعیف شده، زبان به قدح کارهای حزب‌‌الله باز کرده‌اند؛ اشتباه می‌کنند، اینها دچار توهمند. حزب‌الله قوی است و دارد مبارزه می‌کند. بله، شخصیت برجسته و مهمی مثل جناب سیدحسن نصرالله یا جناب سیدهاشم صفی‌الدّین و امثال این‌ها در بین آن‌ها نیستند اما [این] تشکیلات با مردان خودش، با قدرت معنوی خودش، با روحیه‌  خودش بحمدالله حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید، و ان‌شاءالله نخواهد توانست، و ان‌شاءالله دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فی‌سبیل‌الله شکست بخورد. امیدواریم ان‌شاءالله همه‌  شما آقایان محترم این روز را مشاهده کنید.

source

توسط spideh.ir