همشهری آنلاین– رابعه تیموری:روز آبیاری کار نوشین سنگینتر و دشوارتر میشود و باید روز قبل از آبیاری مسیر آب جوی اصلی ده را به طرف باغ خودش هدایت کند و بندها را ببندد تا آبیاری کرتهای باغ تا قبل از غروب آفتاب انجام شود. از کمتر باغداری برمی آید که با ٧ ساعت آب باغ انارش را زنده نگه دارد و این هنر دختر قدرت الله خان است که توانسته با آب ناچیزی که از ٢٤ ساعت حقابه اش برای او باقی مانده، یادگار عزیز پدر مرحومش را آباد کند. همین کمآبی باعث شده موسم انارچینی انارستانهای قلعه محمدعلی خان تا نیمهآبان به تعویق بیفتد و امروز شیرین و مهین هم به کمک خواهرشان آمدهاند تا میوه انارستان خانوادگیشان را با هم بچینند:
باغ پدری
قلعه محمدعلی خان در سکوت صبحگاهی فرور رفته و صدای غلطیدن آب در بستر قنات به گوش میرسد. استخر روستا آب چندانی ندارد و باغدارانی که امروز نوبت آبیاری باغشان است، باید فلکه خروج آب استخر را ببندند تا استخر پر شود. شاخههای سبز درختان از پناه دیوارهای گلی کوچه باغهای روستا به بیرون سرک کشیدهاند و انارهای رسیده روی آنها سنگینی میکند. باغ قدرت الله خان با استخر فاصله چندانی ندارد و از پشت در آهنی سیاه رنگش تا کرتهای انتهای باغ، درختان پربرکت آن ردیف شدهاند. در میان درختان باغ از انار دانه سیاه و گردن بلند تا ملس سفید پوست و ترش و شیرین سرخ پوست و زردپوست یافت میشود. انارهای درختان نرک یکساله که با اصلاح مجبور به باردهی شدهاند، سرحال و درشت هستند و همسایگی آنها با درختان هشتساله بارده، شاخههای این درختان را پربرکتتر کرده است. جریان گازرسانی هنوز به اینروستای همسایه پایتخت نرسیده و پشتههای کنده و هیزمی که برای آتش اجاق رب پزی وسط باغ تلنبار کردهاند، مانند دیواری میان کرتهای باغ کشیده شده و دانههای درشت و قرمز انار توی دیگ میجوشند. رب انار انارستانهای قلعه محمدعلی خان اسم و رسم دارند و روزگاری نهچندان دور کوچه باغهای روستا پر میشد از عمدهفروشان رب انار که برای خرید محصولات کشاورزان اینجا از هم پیشی میگرفتند، اما حالا باید نوشین و باغداران قلعه محصول رب انار خود را روانه شهرهای شمالی کشور کنند تا با افزودن بر آوازه محصولات این خطه درآمدی کمیا زیاد نصیب آنها شود.
انارچینی قلق دارد
بوتههای کتی و تاج خروس که لابه لای کرتها روییدهاند، تا پای درختان کشیده شدهاند و با آن که گونههای انارهای سرشاخهها از هرم آفتاب تابستان داغ امسال تبدار و کبود شدهاند، دانههایشان ترد و آبدار است. کارگر نابلد قلقهای انارچینی را نمیداند و اگر حتی پوسته نازک یکی از انارها با ضرب و فشار دست انارچین ناشی آسیب ببیند، بعد از ٣ روز نهفقط این انار که خرمن انارهای چیده شده میگندد. در خانواده اینانلو وقتی وظایف سخت و ظریف رابه نوشین میسپارند خیالشان آسوده است که ته تغاری پرهنر خانواده به خوبی از پس آن برمی آید. درختان باغ هم بهکار سخت او در سرمای استخوان سوز زمستان و گرمای سوزان تابستانهای قلعه محمدعلی خان به بار نشستهاند و خواهرانش برای انارچینی به کمک او آمدهاند تا نابلدی کارگران گذری زحمتش را به باد ندهد. مهین سالها پیش از رشته مدیریت فارغالتحصیل شده و به مدیریت شرکتی بیمهای مشغول است، اما هنوز همتر و فرز انار میچیند و با آن که هنوز روز به نیمهنرسیده بار درختان کرتهای ته باغ را سبک کرده است. نوشین لابه لای سرکشی به دیگ رب انار و رساندن انارهای چیده شده به خرمن گاه ته باغ، مهین را هم دست تنها نمیگذارد.
مگس مدیترانه و کرم گلوگاه
پرورش انارهای نازدانه کار آسانی نیست و اگر کرم گلوگاه یا مگس مدیترانهای بهجان یکی از انارها بیفتد، در چند روز تمام درختان را آفتزده میکند و نوشین باید از حاصل ماهها زحمتش دل بکند. کرم گلوگاه حسابی موذی و جان سخت است و اگر بتواند در بهار با خزیدن به تاج و کلاهک یکی از انارهای باغهای همسایه محلی برای تخمریزی پیدا کند، همه زحمت نوشین برای آفت کشی درختان بیثمر میماند. آغشته شدن خون دل انارهای قرمز باغ به آفت مگس مدیترانهای هم خطر دیگری است که نوشین و دیگر باغداران قلعه با آن دستوپنجه نرم میکنند و اگر این مگس موذی به باغهای قلعه راه پیدا کند، باید بار درختان را به کلی معدوم کنند و آتش بزنند تا آفت از بین برود. نوشین میگوید: «امسال آفات انار زیاد شده و باید انارستانهای قلعه ٣ دوره سمپاشی شوند تا محصول مرغوب روستا درگیر این آفت نشود، اما نهادهای مسئول حتی سمپاش و ابزار سمپاشی را برای باغدار تهیه نمیکنند و در تامین ریزمغذیهای لازم برای پرورش انار که قیمت بالایی دارند، دست تنها هستیم.»
خرمن انار در زیر باد و باران پاییز
شیرین پای دیوار سنگچین ته باغ مشغول خرمن کردن انارهای چیده شده است. جعبههای پر از انار را که نوشین به پای دیوار میآورد لااقل ٣٢ کیلو وزن دارند و بلند کردن آنها کار آسانی نیست. شیرین وقتی انارهای آبگیری را از انارهای درشت سوا میکند، بیش از آن که به یک فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته اقتصاد شبیه باشد، به باغداری خبره شباهت دارد که تمام هوش و حواسش به حفظ محصول پربرکت باغ است. او انارهای درشت را وسط انارهای آبگیری ریز میچیند تا نم زمین و رطوبت هوا آنها را نپوساند. این انارها باید تا شب چله پای دیوار بمانند و آنها دعا کنند در سرما و برف و باران استخوان سوز زمستانهای قلعه حاصلشان از بین نرود. اگر انبار سرپوشیدهای برای نگهداری انارها داشتند، خیالشان از سالم ماندن محصولشان آسوده بود، اما از وقتی نوشین تیرآهنهای اسکلت انبار را وسط باغ علم کرده مدتها گذشته و هنوز نتوانسته هفت خوان گرفتن وام از بنیاد مسکن را به آخر برساند تا دست و بالش برای ساخت انبار باز شود.
زمینخواری آفت انارستانهای گوداق
تعصب و عشق دختران خانواده اینانلو به انارستانهای روستای آبا و اجدادی اش بیجهت نیست. شیرین درباره آبادی پدری اش میگوید: «اینجا قلعه محمدعلی خان است، مرکز گوداق؛ آبادترین ملک ری قدیم و جایی که بزرگانش اختلافات ١۵٠ پارچه آبادی اطراف را حلوفصل میکردند. اهالی اینجا یک وجب خاک قلعه را به غریبه نمیفروشند.» قلعه محمدعلی خان مرکز ملک پهناوری بوده که در ری کهن گوداق نامیده میشد و بسیاری از ساکنان آن از بزرگان ایل غیور اینانلو بودهاند. در زمان رونق و بروبیای جاده ابریشم این ایل که به دلاوری شهرت داشته، برای حفاظت از کاروانهای جاده ابریشم، از دشت مغان به ری باستان کوچانده و در ١۵٠ پارچه آبادی منطقه سرسبز و بابرکت گوداق ساکن میشوند. کمآبی و بیمهریهایی که در طول سدههای مختلف در حق روستانشینان شده، ١١٠ آبادی گوداق را از بین برده و قلعه محمدعلی خان از معدود آبادیهای باقیمانده از گوداق هستند. اینروزها زمینخواری سودجویان مانند آفتی بهجان این آبادی قدیمی افتاده و تقلای جانفرسای فرزندان مرحوم قدرت الله خان برای کوتاه کردن دست زمین خواران از ملک آبا و اجدادیشان آنها را خسته و دلگیر کرده است….
بیشتر بخوانید:قصه نابودی انارستانهای تهران از شمیران تا دولاب