مهدی عرب‌صادق – کارشناس انرژی

 

در‌حال‌حاضر میزان کمبود برق به حدود یک‌پنجم و کمبود گاز به حدود یک‌سوم نیاز مصرفی کشور رسیده است و این شکاف روز‌به‌روز در حال افزایش است. همچنین در شرایطی که تولید گاز دنیا هر‌ساله حدود پنج درصد افزایش دارد، در کشور ما این روند وارونه است و تقریبا سالانه سه درصد از این میزان کاسته می‌شود. به‌همین‌دلیل شاید بشود گفت که استفاده از واژه «ناترازی» به جای «کسری» و «کمبود» به گونه‌ای تقلیل ماجرا به حساب می‌آید. لازمه گذار از این وضعیت آن است که دولت از تصدی‌گری و رقابت با بخش خصوصی کنار بایستد.

روند معکوس تولید گاز در ایران و جهان

بیش از ۷۰ درصد گاز کشور در میادین پارس جنوبی تولید می‌شود. این میادین ۱۲ درصد ذخیره گاز در دنیا را دارند اما ایران از حدود چهار هزار میلیارد مترمکعب گاز تولید‌شده سالانه در دنیا سهم تولیدی حدود 175 میلیارد مترمکعب دارد و این معادل چهار درصد برداشت از منبع ۱۲ درصدی کشور در میادین پارس جنوبی است. در شرایطی که تولید گاز دنیا هرساله حدود پنج درصد افزایش می‌یابد، در کشور ما این روند وارونه است و تقریبا سالانه سه درصد از این میزان کاسته می‌شود و صادرات گاز کشور به زیر 15 میلیارد مترمکعب رسیده است.

همچنین سهم ایران در در تجارت جهانی گاز کمی بیشتر از دو درصد است. در سال 1402 صادرات گاز با 14 میلیارد مترمکعب در مقایسه با سال قبل وضعیت بدتری را تجربه کرده و از 17.5 میلیارد مترمکعب به 14 میلیارد مترمکعب تنزل داشته است.

آمریکا با تولید ۹۳۴.۲ میلیارد مترمکعب گاز و اختصاص سهم ۲۳.۱ درصدی از کل تولید جهانی، بزرگ‌ترین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان شناخته شده و روسیه با تولید ۷۰۱.۷ میلیارد مترمکعب و سهم ۱۷.۴ درصدی از تولید گاز جهان در رتبه دوم و چین با تولید ۲۰۹.۲ میلیارد مترمکعب و سهم ۵.۲ درصدی از کل تولید جهانی سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان در سال ۲۰۲۲ شناخته شده‌اند. ایران سالانه حدود ۲۵۰ میلیارد مترمکعب تولید گاز دارد که ۷۹ میلیارد مترمکعب یعنی بیش از ۳۰ درصد را به تولید نیروگاهی (و حدود 17 درصد به صنایع) اختصاص می‌دهد و البته تولید گاز کفایت تولید برق را ندارد و به‌عنوان مثال در سال ۱۴۰۲، حدود هفت میلیارد لیتر مازوت و ۱۱ میلیارد لیتر گازوئیل در نیروگاه‌ها سوزانده‌ایم. در شرایطی که بیش از نیمی از بودجه عمومی کشور از پارس جنوبی تأمین می‌شود، افت فشار پارس جنوبی، مشکلات مالی کشور را تشدید خواهد کرد و هم‌زمان با کاهش برداشت ایران از میادین پارس جنوبی، قطر بنا دارد توسعه برداشت گاز خود را از این میادین به دو میلیارد مترمکعب برساند. آنچه برای امروز بسیار ضروری است، توسعه میادین پارس جنوبی، حفر چاه‌های جدید، توسعه خطوط انتقال گاز، طرح‌های فشارافزایی و البته هم‌زمان کاهش تلفات و هدررفت گاز به‌ویژه فلرینگ است که سالانه چهار میلیارد دلار بر کشور خسارت مشعل‌سوزی تحمیل می‌شود. البته بیش از شش میلیارد دلار خسارت ناشی از جایگزینی گازوئیل با گاز نیز بر کشور تحمیل می‌شود.

البته در مصارف خانگی، نیروگاهی، پتروشیمی و صنایع نیز هدررفت درخورتوجهی وجود دارد که باید به آن توجه جدی شود و نظام صحیح تعرفه‌گذاری در این بخش ضروری به نظر می‌رسد. واضح است که مصرف غیر بهینه و توسعه‌نیافتگی باعث بحران کنونی گاز و البته تولید برق در کشور شده است.

تولید هم‌زمان برق و حرارت (CHP) از دیگر راهکارهایی است که تأثیری چشمگیر در بهینه‌سازی هم‌زمان مصرف برق و گاز دارد، اما توجه چندانی به آن نشده است. با وجود آنکه ظرفیت قانونی آن در ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور برای شرایط وجود داشته است، به هر حال ترک فعل شده و باید در آینده اصلاح شود.

درحال‌حاضر راندمان نیروگاهی در کشور زیر 35 درصد است، در‌صورتی‌که با راهکار CHP ضریب بهره‌وری تا حدود 80 درصد افزایش دارد. با تکنولوژی‌های مشابه در کشور عربستان برای تولید هم‌زمان برق و آب شیرین راندمان نیروگاهی را به بیش از 75 درصد رسانده‌اند.

گزینه  نامحبوب  مازوت

همچنین باید با متنوع‌سازی سبد انرژی در کشور تلاش شود وابستگی 80 درصدی متوسط مصرف در کشور به سوخت فسیلی و همچنین وابستگی 93 درصدی تولید برق به سوخت‌ فسیلی را کاهش دهیم. همچنین باید سهم انرژی‌های تجدیدپذیر را از حدود 1.5 درصد فعلی به حداقل 20 درصد برسانیم.

نکته درخورتوجه این است که فقط ۱۰ درصد از ۱۴۰ نیروگاه بزرگ کشور قابلیت مازوت‌سوزی دارند و این ۱۴ نیروگاه به‌تنهایی مقصر هفت درصد آلودگی هوا هستند.

برای نتیجه‌گیری صحیح باید وضعیت موجود را به‌خوبی بررسی کرد. در اوایل شهریور سال ۱۴۰۲ ذخایر گازوئیل نیروگاهی حدود ۳.۲ میلیارد لیتر بوده است اما این اعداد برای همین زمان در سال ۱۴۰۳ به میزان ۱.۸ میلیارد لیتر بوده است؛ یعنی دولت سیزدهم ۴۴ درصد ذخایر گازوئیل نیروگاه‌ها را کاهش داده است.

همچنین در شهریور ۱۴۰۲، میزان ذخیره مازوت نیروگاه ۱.۸۵ میلیارد لیتر بوده که در همین زمان برای سال ۱۴۰۳، به ۱.۴ میلیارد لیتر تقلیل داشته و این معادل ۲۵ درصد کاهش در سوخت مازوت ذخیره نیروگاهی است. در‌ مجموع سوخت مایع از حدود پنج میلیارد لیتر در شهریور ۱۴۰۲ به ۳.۲ میلیارد لیتر در سال ۱۴۰۳ رسیده است، یعنی در یک سال اخیر به طور متوسط برای دو نوع سوخت مازوت و گازوئیل بیش از ۳۶ درصد از حجم مخازن سوخت مایع کاسته شده است. برای جبران این چالش وزارت نفت در آبان ۱۴۰۳ روزانه تا ۲۳.۵ میلیون لیتر گازوئیل به بخش نیروگاهی تزریق کرده و این در صورتی است که در سال قبل، تزریق روزانه کمتر از ۱۵ میلیون لیتر بوده است، یعنی بیش از ۷۵ درصد افزایش گازوئیل‌رسانی به نیروگاه‌ها در چند روز اخیر اتفاق افتاده است‌. همچنین در روزهای اخیر مازوت‌رسانی به نیروگاه‌ها از حدود ۲۴ میلیون لیتر روزانه در زمان مشابه سال گذشته به حدود ۴۳ میلیون لیتر روزانه رسیده است و این نیز معادل ۸۰ درصد افزایش است. 

به طور کلی تا اواسط آبان‌ماه سال جاری روزانه و به طور متوسط تا حدود ۴۸ میلیون لیتر سوخت مایع به نیروگاه‌ها تزریق شده و این معادل ۳۵ میلیون لیتر در سال گذشته بوده است‌.

بنابراین دولت چهاردهم کوشیده است کوتاهی‌های گذشته را در این زمینه جبران کند. با این حال مدیریت ناکارآمد صنعت انرژی شرایط را به گونه‌ای پیش برده است که ناچار به مازوت‌سوزی نیز بوده‌ایم و مطمئنا وزارت نیرو و سازمان محیط زیست به این مسئله اصلا علاقه‌مند نیستند، چراکه مازوت‌سوزی در نیروگاه هزینه تعمیرات و بهره‌برداری از نیروگاه را 1.5 برابر می‌کند، به بویلر‌های نیروگاهی آسیب جدی می‌زند، راندمان و عمر نیروگاه را می‌کاهد و همچنین هفت درصد آلودگی هوا را افزایش می‌دهد.

راهکارها  کدام‌اند؟

در ابتدا ضرورت دارد ظرفیت‌های انرژی در کشور را شناسایی کنیم و مصارف را منطبق بر آمایش سرزمینی متمرکز کنیم. باید از تمرکز بر پارس جنوبی به طور جدی اجتناب کرد و ضمن توجه به توسعه میادین و فشارافزایی در این میادین به سواحل مکران توجه اساسی کرد. البته باید در مکران تولید و صنایع را متمرکز کرد و این امر هزینه‌های توسعه شبکه انتقال حامل‌های انرژی را در بخش برق و گاز به طور مؤثری کاهش می‌دهد. مسئله دیگر تمرکز تولید نیروگاهی در نزدیکی منابع آبی جنوب کشور و حاشیه خلیج فارس است تا از مصرف آب نیروگاهی کاسته شود و البته این امکان برای ارتفاع‌دهی در مسیر پمپاژ آب و استفاده از نیروگاه‌های تلمبه ذخیره‌ای کمک درخورتوجهی به شرایط موجود خواهد کرد.

راهکار بعدی توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر به‌ویژه در بخش خورشید و بادی است که البته استفاده توأم از ذخیره‌سازهای انرژی الکتریکی می‌تواند در شرایط اوج بار شب، این محدودیت منابع انرژی به‌ویژه خورشیدی را حذف کند. در این زمینه سازمان محیط زیست باید نقش ویژه‌ای داشته باشد و در شناسایی کریدورهای بادی و پتانسیل‌های تابشی با ساتبا در وزارت نیرو همراه باشد، چراکه در چند سال اخیر کریدورهای بادی متعددی در کشور به انسداد رسیده یا تضعیف شده است و این نقش کم‌رنگ سازمان محیط زیست را در حفظ پتانسیل‌های انرژی تجدیدپذیر نشان می‌دهد. باید ضمن تقویت شبکه انتقال توان و کریدور جنوب به شمال با سطوح ولتاژی 765 کیلوولت، هم‌زمان افق توسعه 20 هزارمگاواتی نیروگاه‌های هسته‌ای و اتمی بوشهر محقق شود؛ در ضمن کریدور تبادلی شبکه انتقال توان بالا فقط با سطوح ولتاژی بالاتر از ولتاژ‌های موجود تحقق خواهد یافت که نمونه‌های موفق آن را می‌توان در کشورهای کانادا و کره جنوبی بررسی کرد و الگو گرفت. با اجرای چنین کریدور تبادلی‌ و به موازات توسعه تکنولوژیکی کاهش فلرینگ می‌توان علاوه بر انتقال توان تولیدی انرژی اتمی و هسته‌ای، تولید برق ناشی از تغییرات گازهای فلر را به نیمه شمالی کشور منتقل کرد و این راه، در رشد اقتصادی کشور اهمیت بالایی دارد و هم‌زمان استفاده بهینه از منابع آبی کشور را نیز بهبود می‌دهد.

همچنین برای تقویت و بهینه‌سازی منابع انرژی و افزایش راندمان نیروگاهی، باید به بهبود ضریب بهره‌وری نیروگاه‌ها و همچنین در سمت مصرف توجه جدی داشت. باید از حکمرانی ولنگار انرژی گذر کنیم و چاره‌ای جز برقی‌سازی مصارف وجود ندارد و این باید توأم با توسعه انرژی هسته‌ای و تجدیدپذیر باشد.

شاخص شدت مصرف انرژی و شاخص‌های کلان انرژی در کشور بسیار نگران‌کننده است و باید با روش‌های علمی و طی یک برنامه جامع و ملی بهره‌وری انرژی در پی کاهش آن بود. رویکرد این برنامه باید مبتنی بر توسعه دیپلماسی انرژی در کشور باشد، بهینه‌سازی را مدنظر قرار دهد، خطوط قرمز زیست‌محیطی را نقض نکند و با بهبود اقتصاد انرژی، دسترسی به انرژی و امنیت آن را تضمین کند. در دیپلماسی فعال انرژی باید با کشورهای همسایه که ظرفیت‌های بالقوه ژئوپلیتیکی ما هستند، ضمن شناسایی بازارها و نیازهای انرژی، تعاملات دوسویه داشته باشیم و در توسعه کریدورهای انرژی در سطح منطقه حضور فعال داشته باشیم.

شرایط بسیار نگران‌کننده‌ای در بحث راندمان نیروگاهی وجود دارد و نیروگاه سیکل ترکیبی که در آن از اگزاست گاز برای بویلر‌های واحدهای بخار استفاده می‌شود، در کلاس‌های F و H باید توسعه یابد و با شرایط اقتصادی کشور چاره‌ای جز فاینانس‌های بین‌المللی و قرارداد‌های BOT و EPC+F به نظر نمی‌رسد.

در این گذار باید هزینه سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف تولید، انتقال و توزیع و سمت مصرف با دقت و بر‌اساس ضرورت‌های رشد اقتصادی هشت‌درصدی شناسایی شوند و البته باید هزینه‌های برداری و تعمیرات نیز مد‌نظر متولیان قرار داشته باشد. ترازهای ملی صنعت و نظام جامع تأمین مالی صنعت برق باید بر‌اساس نظام‌نامه اقتصاد آزاد و در سمت عرضه و فروش البته با محوریت بورس انرژی باشد. راهکار مدیریت مصرف باید مبتنی بر خاموشی باشد. خاموشی برنامه‌ریزی‌شده مضر است و خاموشی ناگهانی مضرتر است. باید با تدوین استانداردهای ساخت‌وساز و تولید هم‌زمان برق و حرارت، الگوی مصرف اصلاح شود. مصرف انرژی کشور به‌تنهایی به میزان 60 درصد مصرف ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا و قاره اروپاست. مصرف برق در کشور ما هفت برابر متوسط مصرف دنیاست و این به دلیل قوانین نامناسب، تحریم و نظام تعرفه‌گذاری و رانتی غلط در انرژی است که باعث ورشکستگی اقتصاد برق شده است.

ساختار صنعت برق دچار فروپاشی شده است و خصولتی‌ها بخش واقعی و توسعه‌گرای خصوصی را به ورشکستگی کشانده‌اند.

 

source

توسط spideh.ir