سطوح افقی و محدوده رنج در تحلیل تکنیکال دو مفهوم کلیدی هستند که به معامله‌گران و تحلیل‌گران در درک رفتار قیمت کمک می‌کنند. محدوده معاملاتی به حالتی گفته می‌شود که قیمت یک دارایی (مانند سهام یا ارز) در یک بازه زمانی مشخص بین دو سطح قیمتی ثابت – یک سقف و یک کف – نوسان می‌کند. معمولاً سقف محدوده معاملاتی سطح مقاومتی نام دارد و نشان‌دهنده‌ی حداکثر قیمتی است که دارایی به آن می‌رسد، در حالی که کف محدوده سطح حمایتی است و مانع از کاهش بیشتر قیمت می‌شود.

درک محدوده‌های معاملاتی

زمانی که قیمت یک سهم از محدوده معاملاتی خود عبور می‌کند یا به زیر آن سقوط می‌کند، معمولاً نشانه‌ای از افزایش شتاب حرکت (مثبت یا منفی) در بازار است. این تغییرات به دو شکل زیر اتفاق می‌افتند:

• بریک‌اوت (Breakout): زمانی که قیمت دارایی از سقف محدوده معاملاتی خود بالاتر می‌رود.
• بریک‌داون (Breakdown): زمانی که قیمت به زیر کف محدوده معاملاتی کاهش می‌یابد.

این بریک‌اوت و بریک‌داون‌ها معمولاً زمانی که با حجم معاملات بالا همراه هستند قابل اعتمادترند، زیرا حجم بالا نشان‌دهنده حضور و مشارکت گسترده معامله‌گران و سرمایه‌گذاران است.

بسیاری از سرمایه‌گذاران به مدت زمان حضور قیمت در محدوده معاملاتی توجه می‌کنند، زیرا معمولاً حرکت‌های قدرتمند پس از دوره‌های طولانی نوسان در یک محدوده ثابت رخ می‌دهند. معامله‌گران روزانه (Day Traders) نیز از محدوده قیمتی نیم‌ساعت اول بازار به‌عنوان مرجع استراتژی‌های روزانه خود بهره می‌گیرند. برای مثال، اگر قیمت سهمی از محدوده آغازین روز خود فراتر رود، ممکن است معامله‌گر به خرید آن سهم اقدام کند.

تعریف سطوح حمایتی و مقاومتی

در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، سطوح حمایتی و مقاومتی می‌توانند برای تصمیم‌گیری در معاملات مفید باشند. این دو مفهوم مهم در پرایس اکشن نیز تأثیرگذار هستند.

تعریف حمایت: حمایت محدوده قیمتی یا خط افقی در نمودار است که قیمت نمی تواند از آن عبور کند و به حرکت نزولی خود ادامه دهد.

تعریف مقاومت: مقاومت ناحیه یا خط افقی نقطه‌ای در نمودار است که مانع از ادامه حرکت صعودی بازار می شود.

در هر دو حالت شکست حمایت و شکست مقاومت، معامله‌گران ممکن است از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری در مورد جهت و قوت حرکت بازار استفاده کنند. البته، همواره تجزیه و تحلیل دقیقتر و استفاده از سایر ابزارهای تحلیلی نیز توصیه می‌شود تا تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ شود.

شروط شکست

۱-کندل شکست باید یک کندل قیمتی بزرگ و قوی با مومنتوم بالا باشد، به طوریکه ۵۰ درصد از بدنه کندل شکست بالا/زیر سطح شکسته شده بسته شود.

۲-کندل شکست بایستی همه دنباله های قبلی (شدوهای قبلی) را به طور کامل پوشش دهد.

۳-کندل شکست باید ۱٫۵ برابر ATR آخرین حرکت صعودی نزولی باشد.

ATR چیست؟

ATR مخفف Average True Range است. همانطور که می دانید هر موج صعودی یا نزولی از چندین کندل قیمتی تشکیل شده است و هر کندل قیمتی اندازه ای به میزان پیپ دارد. بنابراین مجموع بدنه کندل های آخرین حرکت صعودی/نزولی (به مقدار پیپ) تقسیم بر تعداد کندل ها، مقدار ATR را مشخص خواهد کرد. به عنوان مثال اگر ATR موج نزولی برابر با ۲۰ باشد، اندازه بدنه کندل شکست حداقل باید ۳۰ پیپ باشد.

معامله گران می توانند این شروط را در شکست انواع سطوح قیمتی به کار بگیرند تا از شکست های جعلی و نقاط ورود اشتباه در امان بمانند.

مثال

به نمودار چهار ساعته EURUSD در تصویر زیر توجه کنید. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، روند صعودی پس از رسیدن به اوج ۱٫۱۲۱۳ دلار متوقف شده و سپس قیمت وارد محدوده خنثی بین سطوح ۱٫۱۲۱۳ و ۱٫۱۱۲۱ دلار شده است. پس از یک دوره نوسان در این محدوده، فشار فروش باعث شکست سطح حمایتی ۱٫۱۱۲۱ دلار شده و روند بازار به نزولی تغییر یافته است. شرایط شکست در ادامه تحلیل شده است:

۱- قیمت با یک کندل نزولی قوی، سطح حمایت ۱٫۱۱۲۱ دلار را شکسته و ۵۰ درصد از بدنه این کندل زیر این سطح بسته شده است.

۲- کندل نزولی (مشخص شده با فلش مشکی) تمام شدوهای قیمتی محدوده خنثی را به طور کامل پوشش داده است.

۳- طول آخرین موج حرکتی پیش از شکست محدوده خنثی (نشان داده شده با کادر مشکی) معادل ۹۵ پیپ بوده و ATR این حرکت برابر با ۱۹ پیپ است (۹۵ پیپ تقسیم بر ۵ کندل نزولی این حرکت).

اندازه کندل شکست برابر با ۴۰ پیپ است که بیش از یک و نیم برابر ATR آخرین حرکت قیمتی است. بنابراین، شرط سوم نیز محقق شده و می‌توان نتیجه گرفت که شکست محدوده خنثی قطعی است.