به گزارش صدای بورس، بازارهای مالی بخش غیر واقعی اقتصاد هستند که از یک سو به منظورتجمیع و تامین سرمایه بخش واقعی اقتصاد ایجاد شدهاند و از سوی دیگر نقش توزیع ریسک را بر عهده دارند. از این رو، ریسکها و بازدهیهای بخش واقعی اقتصاد میتواند از طریق ابزارهای مالی در بازارها به کاراترین شیوه ممکن توزیع شود، توزیعی که بر مبنای آزادی انتخاب و مشارکت داوطلبانه و نه مداخله دولتها صورت میگیرد.
همچنین با توجه به تفاوت رجحان سرمایهگذاران، میتوان طیف گستردهای از ابزارهای مالی ایجاد کرد که پاسخگوی سلائق مختلف سرمایهگذاران باشد. رجحان سرمایهگذاران ممکن است با ترکیبی از ریسک، بازده مورد انتظار ، دوره سرمایهگذاری، نقد شوندگی و اطمینان به کارکرد هر ابزار در بازار مالی طبقهبندی شود. هر چند ممکن است سرمایهگذاران گزینه محاسبه شدهای از ترکیبات فوق نداشته باشند اما روحیات آنها موجب انتخاب بهترین ابزاری میشود که تصور میکنند برای آنها مناسبترین است. یکی از موفقترین ابزارهای مالی که در بازار سرمایه ایران طراحی و پیاده سازی شده صندوق اهرمی است که به دلیل ساختار خاص آنها قابلیت جذب سرمایهگذاران با روحیات متفاوت را داراست، واحدهای عادی بدون ریسک با سود ثابت و واحدهای ممتاز با سود / زیان نامحدود محسوب میشود.
از سوی دیگر، وجود اهرم مالی میتواند جذابیت بالایی ایجاد کند چرا که برای عامه مردم استفاده از اعتبار خرید با محدودیت همراه است. بنابراین، این ابزار میتواند مشوق خوبی برای جایگزینی سرمایهگذاری غیرمستقیم به سرمایهگذاری مستقیم باشد.
اما مدیریت صندوق مهمترین ریسک صندوق است. مطابق نظریه ذینفعان در مباحث حسابداری و مالی، هر ابزار مالی باید بتواند به نحو شایسته در بر دارنده مشوقهای لازم برای سرمایهگذاران، مدیران و متولیان بازار باشد تا بتواند زمینهساز اعتماد بین همه ذینفعان باشد. در طراحی ابزارها و بازارها مهمترین نقش نهاد بالادستی ( رگولاتور) تبیین مقررات و نظارت بر اجرای صحیح آنهاست تا همه بازیگران نقش خود را به درستی ایفا کرده و به تناسب توافقاتی که انجام شده اطمینان داشته باشد که منافع آنها مورد حمایت قانونی است و توسط بازیگران دیگر مورد تعدی قرار نخواهد گرفت. همچنین اطمینان حاصل شود که تبانی، تقلب و سایر روشهای غیر قانونی موجب انتقال منافع از یک گروه به گروه دیگر نخواهد شد. پس از ایجاد اطمینان از صحت و درستی عملیات مدیریت صندوق نااطمینانی دیگر که در ذهن سرمایهگذار متبادر میشود عملکرد حرفهای مدیریت صندوق است.
درست کاری و کاردرستی بازویهای موفقیت صندوقهاست که برای درست کاری نهاد ناظر موجود است اما برای کاردرستی سازوکارهای کافی در دسترس نیست از جمله ریسک غیر سیستماتیک پرتفوی صندوق که اندازه گیری و افشاء نمیشود و تنها به NAV بسنده میشود. امید میرود در آینده این صندوقها توسط موسسات رتبه بندی ارزیابی و رتبه اعتباری صندوقها افشاء شود.
بررسی جدول فوق نشان میدهد که سرمایهگذاری بر صندوقهای اهرمی اگرچه که بازدهی بالاتری را نصیب سرمایهگذاران کرده اما ریسک بالاتری را نیز تحمل کرده است به نحوی که اگر سرمایهگذار، فولاد مبارکه را خریداری میکرد با ریسک کمتری به بازدهی مناسب میرسید؛ به بیان فنی، فولاد مبارکه از صندوق اهرم به منحنی مرز کارایی نزدیکتر است و از این زاویه میتوان عملکرد مدیریت صندوق را مورد نقد قرار داد.
- شاهرخ شریعتی – کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۲۷ هفته نامه اطلاعات بورس