مسئله اصلی این است که بازار سرمایه یک بازار رها شده است، سیاستهای کلان کشور در شرایط کنونی علیه بازار است، در شرایط فعلی تصمیمی که در کلان دولت گرفته شده، به نفع بازار سرمایه نیست.
عمدتا با محوریت پوشش کسریهای بودجه و سیاستهای انقباضی دولت در اقتصاد تحقق اهداف با سیاستهای متناقضی رو به رو میشود؛ یک طرف بحث رونق بازار سرمایه است و در مقابل بحث پوشش کسریهای بودجه دولت و موضوع کاهش رونق نقدینگی و سیاستهای انقباضی پولی دولت که ماحصل آن به ضرر بازار سرمایه است و برای تحقق سیاست دیگر حرکت میکند. نرخ اوراق خزانه اسلامی که دولت منتشر میکند به بالای ۳۷ درصد رسیده است، از طرف دیگر بانک مرکزی سیاستهای انقباضی شدیدی در پیش گرفته است ضمن آنکه در کنار دیگر نااطمینانیها و بی ثباتیهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، تغییرات مکرر قوانین و مقررات و رویهها همگی موجب شده تا بازار سرمایه، یکی از بدترین دوران خود را طی کند. ارزش معاملات به شدت پایین آمده و در حال حاضر هیچگونه صرفهای در بازار سرمایه گذاری برای سرمایه گذار وجود ندارد وقتی اوراق دولتی بدون ریسک با نرخ ۳۷ درصدی به بالا عرضه و خریداری میشود به عبارتی بازگشت چرخه مایع در حوزه اوراق کمتر از ۲.۵ است در این حالت بازار سرمایه کشش لازم را نخواهد داشت.
در کلان سیاستهای دولت، بحث سیاستهای پوشش کسریهای بودجه و سیاستهای پولی انقباضی با ابزار نرخ بهره مسلط شده و اجرا میشود، در این شرایط بازار سرمایه مقبولیتی برای رشد نخواهد داشت، حاشیه سود شرکتها از ۳۴ درصد سال ۱۴۰۱ به کمتر از ۱۳ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است، بسیاری از شرکتهایی که در بازار سرمایه نماد سودآوری و تقسیم سود خوب بودند زیان ده شده اند، بازار سرمایه شرایط رکودی که در ایران وجود دارد را به خوبی نشان میدهد. سنگینی رکود موجود را ماههای آینده، صورتهای مالی شرکتها نشان میدهد، عملا حاشیه سود شرکتها به شدت کاهش پیدا کرده است.
در گزارش سود عملیاتی شرکت، به چند مورد اشاره و اعلام میکنند برق در تابستان و گاز در زمستان قطع میشود، هزینههای مواد اولیه به خاطر افزایش قیمت دلار بیشتر شده است، دولت هم منابع ارزی لازم را برای پوشش نیازهای اولیه شرکتها در اختیار نمی گذارد، این چهار دلیل عمده شرکتها برای کاهش سودآوری است. بنابراین شرکتها در حال حاضر اوضاع خوبی ندارند، صورتهای مالی منتشر شده نشان از حال بد شرکتها دارد. حاشیه سود پایین در کنار نرخ بهره در بازار اوراق بدهی و اشتباهات دولت که در بحث سیاستهای ارزی ادامه دارد. اختلاف ارز نیما و بازارآزاد که موضوع قابل توجهی است که به ضرر شرکتها تمام میشود؛ همه این عوامل دست به دست هم داده اند که بازار سرمایه حال و روز خوشی نداشته باشد و تا وقتی اصلاحات لازم صورت نگیرد، رویهها تغییر نکند و اساسا بازار سرمایه اولویت دولتها قرار نگیرد شرایط بازار همین خواهد بود. با وجود سود با نرخ ۳۷ درصد بدون ریسک، چرا کسی باید سهم شرکتی را خریداری کند که زیان ده است و ریسک بالایی دارد! طبیعی است که سرمایه گذار کسب سود بدون ریسک و بالا را انتخاب کند. بانکها، صندوقها و مردم دنبال سودهای بدون ریسک هستند، جذابیت و چشم انداز کسب سودی در بازار وجود ندارد که توقع داشته باشم مردم وارد بازار سرمایه شوند.
- وحید شقاقی شهری – اقتصاددان
- شماره ۵۴۲ هفته نامه اطلاعات بورس