خریداران چینی نفت ایران، زودتر از سایرین به تغییرات سیاسی در واشنگتن واکنش نشان دادند و حتی منتظر نماندند تا سیاستهای احتمالی دولت آینده آمریکا به رهبری دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۵ مشخص شود. بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، پالایشگاههای کوچک و مستقل چینی مذاکرات خود با فروشندگان نفت در امارات متحده عربی و غرب آفریقا را آغاز کردند تا در صورت تشدید تحریمها علیه نفت ایران، روند تولید آنها دچار اختلال نشود.
در این میان، تحریمهای اخیر دولت بایدن نیز به این نگرانیها دامن زده است. گزارشهای متعددی حاکی از کاهش صادرات نفت ایران به چین و افزایش حجم نفتهای شناور در دریاها است که نشاندهنده بلاتکلیفی و افزایش نگرانیها درباره وضعیت صادرات نفت ایران است. وزارت خزانهداری آمریکا در اواسط آذرماه امسال اعلام کرد که ۳۵ شرکت و نفتکش که در حمل و نقل نفت خام ایران نقش داشتند، تحریم شدهاند. این اقدام بخشی از یک استراتژی جدید برای اعمال فشار بیشتر بر اقتصاد ایران با تمرکز بر بخش حملونقل نفت خام است.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تحریمهای جدید آمریکا یک سوم نفتکشهایی که نفت ایران را جابهجا میکردند، تحت تأثیر قرار داده است. این موضوع به معنای محدودیت در حملونقل روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران است. هفتهنامه اقتصادی اکونومیست نیز پیشتر گزارش داده بود که صادرات نفت خام ایران به چین پس از اعمال تحریمها علیه نفتکشهای ایرانی، با کاهش یک چهارمی به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. این نشریه تخمین زده بود که حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت خام ایران در آبهای نزدیک به مالزی و سنگاپور سرگردان و در انتظار مشتری باقی ماندهاند.
اکونومیست همچنین پیشبینی کرده بود که با آغاز به کار دولت جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ، احتمالاً تعداد بیشتری از نفتکشهایی که نفت ایران را حمل میکنند، در فهرست تحریمها قرار خواهند گرفت. در این گزارش همچنین به احتمال تحریم بنادر چینی که نفت ایران را دریافت میکنند، به عنوان یکی از گزینههای پیشروی دولت جدید آمریکا در مقابله با ایران اشاره شده بود. بر اساس سناریوی پیشبینی شده توسط اکونومیست، صادرات نفت ایران تا تابستان سال آینده ممکن است به روزانه یک میلیون بشکه کاهش یابد.
دولت اول ترامپ با خروج آمریکا از توافق برجام و تشدید تحریمها، کمپینی تحت عنوان «فشار حداکثری» را آغاز کرد که هدف اصلی آن کاهش صادرات نفت ایران به صفر بود. در پایان اولین سال ریاستجمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۷، تولید نفت ایران به رکورد بیسابقهای در دو دهه اخیر رسید و روزانه نزدیک به ۹.۳ میلیون بشکه نفت تولید شد. این موفقیت تا حد زیادی نتیجه دو سال تجربه توافق برجام بود. اما در سال پایانی دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰، این وضعیت کاملاً تغییر کرد و میانگین تولید نفت ایران به کمتر از دو میلیون بشکه در روز کاهش یافت که کمترین میزان در دو دهه گذشته محسوب میشد.
صادرات نفت ایران نیز در این سالها روندی مشابه با تولید را طی کرد. در سال ۲۰۱۷، صادرات نفت ایران روزانه بیش از ۱.۲ میلیون بشکه بود، اما در پایان دولت اول ترامپ، این رقم به ۴۰۴ هزار بشکه در روز کاهش یافت که نشاندهنده موفقیت سیاست فشار حداکثری بود.
بررسی تغییرات فصل به فصل نرخ رشد بخش نفت و تأثیر آن بر نرخ رشد اقتصادی ایران، نشاندهنده وابستگی شدید اقتصاد ایران به این بخش و تأثیرپذیری آن از تحریمها است. شوک مثبت ناشی از توافق برجام در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶، رشد چشمگیری در بخش نفت و اقتصاد ایران ایجاد کرد. برای مثال، در تابستان ۱۳۹۸، نرخ رشد بخش نفت به حدود ۷۸ درصد و نرخ رشد اقتصادی به حدود ۱۷ درصد رسید که رکوردهای بیسابقهای برای اقتصاد ایران بودند.
با این حال، پس از خروج آمریکا از توافق برجام، کاهش رشد بخش نفت و اقتصاد ایران، هم نشاندهنده تأثیرپذیری اقتصاد ایران از تحریمها و هم نشاندهنده شکنندگی رشدهای ناشی از عملکرد بخش نفت بود. این وابستگی اقتصاد ایران به بخش نفت و تأثیرپذیری آن از تحولات بینالمللی، به ویژه تحریمها، در چهار سال اخیر و همزمان با کاهش نسبی تحریمها توسط دولت بایدن نیز قابل ردیابی است.
با توجه به این شرایط، به نظر میرسد ایران برای کاهش فشارهای اقتصادی چارهای جز بازگشت به مذاکرات و دستیابی به توافقات جدید ندارد.