شیرآلات توکار

هیاهو و هیجان زیادی در مورد آمدن Steam Machine وجود دارد — یک رایانه بازی مجهز به لینوکس که برای صفحه نمایش بزرگ طراحی شده است (که قبلاً Steam Box نامیده می شد.)
به نظر می‌رسد پروژه‌ی سوپاپ به همان اندازه تلاشی برای فاصله گرفتن بازی‌های رایانه‌ای از ویندوز است، همان‌طور که یک فشار به اتاق نشیمن است. Valve، سازنده بازی‌هایی مانند Portal 2 و Left 4 Dead، سال‌ها روی تحقیق و طراحی سخت‌افزار تمرکز کرده است و Steam Machine و تجهیزات جانبی مختلف آن اولین ثمره اصلی این کار هستند.
متأسفانه، من شک دارم که Steam Box تأثیر زیادی بر روی ویندوز یا بازار کنسول داشته باشد.
در حالی که ایجاد اختلال در بازار اغلب یک تعقیب نجیب– یا حداقل خبرساز— است، اما به نظر نمی رسد که Steam Machine چیزی را ارائه دهد که بسیاری از کاربران کنسول را از سیستم های دلخواه خود یا گیمرهای رایانه شخصی دور کند.
در نهایت، من فکر می‌کنم Steam Box دارای جایگاه قوی و کمی بیشتر خواهد بود.
در اینجا دلیل آن است.
1. تنوع یک نقطه فروش نیست. گیمرهای کنسول اساساً هنگام خرید یک سیستم بازی ویدیویی سه انتخاب دارند: ایکس باکس، پلی استیشن یا نینتندو. هر یک از این برندها از بیش از یک پیشنهاد تشکیل شده است، اما انتخاب اساسی بین سه مورد ساده است. Steam Box به اندازه یک راه چهارم، پنجم، ششم و هفتم، تا بی نهایت، «راه چهارم» نخواهد بود.
این به این دلیل است که هرگز یک Steam Machine وجود نخواهد داشت، بلکه تعداد بیشماری Steam Machine های مختلف در اطراف سیستم عامل Steam ساخته شده است. اینها از نظر قیمت، فاکتور شکل و سازنده متفاوت خواهند بود. در اصل، آنها رایانه های شخصی بازی هستند که نسخه لینوکس خود Valve را اجرا می کنند و برای حالت تصویر بزرگ Steam تنظیم شده اند، یک رابط کاربری Steam به روز شده که باعث می شود سرویس در تلویزیون HD و از طریق یک گیم پد در دسترس تر باشد.
انتخاب‌های بسیار زیاد به جای یک Steam Box یکپارچه ممکن است برای مصرف‌کنندگان عالی به نظر برسد، اما در نهایت این چیزی نیست که گیمرهای کنسول به دنبال آن هستند. این بیشتر از اینکه راحت باشد گیج کننده است.
گیمرهای کنسول، به طور کلی، سادگی انتخاب‌هایی را که از قبل دارند ترجیح می‌دهند، اغلب یک برند را انتخاب می‌کنند و به آن پایبند می‌مانند، زیرا می‌دانند که سیستم برای همه یکسان است. اگر Call of Duty را روی ایکس باکس وان بازی می‌کنید، می‌توانید مطمئن باشید که بقیه از نظر گرافیک، کنترل و غیره در وضعیت یکسانی قرار دارند.
این مورد در مورد Steam Machines صدق نخواهد کرد که دارای اسب بخار گسترده، ورودی های مختلف و غیره خواهد بود.
2. جمعیت هدف؟ این به طور مستقیم به شاید بزرگترین علامت سوال پیرامون ماشین بخار مربوط می شود: چه کسی در وهله اول اینها را می خرد؟ مصرف کننده هدف کیست؟
صادقانه بگویم، من هنوز نمی توانم این یکی را فراتر از “شوق انگیز” بفهمم.
گیمرهای رایانه شخصی تا حد زیادی از سیستم هایی که از قبل در دسترس هستند راضی هستند، که اغلب به عنوان ایستگاه کاری برای کارهای غیربازی دیگر عمل می کنند. تعداد زیادی از علاقه مندان به لینوکس ممکن است برای Steam Box ظاهر شوند، البته فقط به این دلیل که بازی های مبتنی بر لینوکس را راحت می کند، اما بسیاری دیگر احتمالاً نسخه های مورد علاقه خود از لینوکس را ترجیح می دهند.
و در حالی که برخی از گیمرهای رایانه شخصی ممکن است خرید یا ساخت Steam Machine را به عنوان یک سیستم بازی اولیه یا ثانویه انتخاب کنند، دیدن تقریباً به همان اندازه گیمرهای کنسولی که این جهش را انجام می دهند دشوارتر است. برای ایجاد یک فرورفتگی واقعی در جنگ های اتاق نشیمن، Valve و شرکای سازنده اش باید به نحوی گیمرهای کنسول را متقاعد کنند که برای سیستم جدیدی که واقعا چیز جدیدی ارائه نمی دهد، پول خرج کنند. از آنجایی که در حال حاضر امکان راه اندازی یک رایانه بازی با تلویزیون شما کاملاً امکان پذیر است، من به سختی می توانم ببینم چه چیزی این گیمرها را مجبور به حضور دسته جمعی می کند.
3. قیمت هنوز یک مشکل است. درست همانطور که تنوع لزوماً یک نقطه فروش نیست، محدوده قیمت گسترده برای این ماشین ها نیز مشکل ساز است. خوب است بدانید که همه مبلغ یکسانی برای PS4 پرداخت می کنند. PS4 های دوستان شما همگی مانند شما 399 دلار قیمت دارند و هر کدام از شما با باز کردن جعبه سخت افزار مشابهی خواهید داشت.
اما ماشین‌های بخار می‌توانند به اندازه چند صد دلار یا بیش از هزار دلار قیمت داشته باشند — درست مانند یک رایانه شخصی. چگونه گیمرها متوجه خواهند شد که کدام یک برای خرید مناسب است؟ نقطه قیمت “درست” چه نقطه قیمتی است؟ راحتی یک کنسول فقط توانایی اتصال چیزی به تلویزیون و بازی با یک کنترلر نیست. این یکپارچگی پلتفرم است و قیمت بخش بزرگی از آن است.
گیمرهای کنسول تقریباً با قیمت 499 دلاری ایکس باکس وان به فروش می رسند، در حالی که گیمرهای رایانه شخصی معمولاً خیلی بیشتر از این هزینه می کنند. قیمت هدف ایده‌آل برای یک دستگاه بخار چقدر خواهد بود، و مصرف‌کنندگان چگونه از آن اطلاعات مطلع خواهند شد؟
4. چهار نفر جمعیت است. ماشین(های) بخار نیز دیر به یک مهمانی شلوغ می آید.
ما مدام در مورد اختلالات احتمالی در صنعت بازی های ویدیویی از بخش های مختلف فناوری جدید می شنویم. قرار بود کنسول Ouya مبتنی بر اندروید وارد بازار شود و بازار را مختل کند و تنها 99 دلار مملو از شبیه سازها و قابلیت هک شدن باشد. اما تا کنون نتوانسته آتش بگیرد.
دیگر دستگاه‌های علاقه‌مند مانند SHIELD دستی nVidia دقیقاً همین هستند: دستگاه‌های علاقه‌مندی که واقعاً نمی‌توانند با کنسول‌ها، گوشی‌های دستی یا موبایل رقابت کنند. تا کنون، هیچ چیز از سوی Steam Machine به اندازه کافی جدید یا قانع کننده نیست که بتواند به بازار شلوغی نفوذ کند.
تنها چیزی که در چند سال گذشته واقعاً تجارت کنسول ها را مختل کرده است، ظهور گوشی های هوشمند و تبلت ها بوده است. اما حتی این‌ها هم آنقدر که بسیاری پیش‌بینی می‌کردند وارد بازار نشده‌اند، علی‌رغم این واقعیت که در حال حاضر اساساً همه صاحب آن هستند. ماشین بخار همان نوع دسترسی را نخواهد داشت.
5. هیچ انحصاری واقعی. آخرین، اما نه کم اهمیت، این واقعیت است که هیچ انحصاری واقعی Steam Machine وجود نخواهد داشت.
هر چیزی را که می‌توانید در دستگاه استیم بازی کنید، می‌توانید به همین راحتی در رایانه‌های شخصی مبتنی بر ویندوز بازی کنید. به همان اندازه که مردم از انحصاری ها متنفرند (که می خواهند بازی کنند اما نمی توانند به دلیل نداشتن کنسول مناسب)، انحصاری ها باعث فروش کنسول می شوند. مطمئناً، عوامل دیگری مانند کیفیت شبکه‌های آنلاین، فهرست‌های دوستان و ترجیحات صفحه بازی همگی بر تصمیم‌گیری مصرف‌کننده تأثیر می‌گذارند، اما محتوای انحصاری کلیدی است.
و اگر Valve تصمیم نگیرد دیگر بازی برای ویندوز تولید نکند، بعید است که شاهد انحصاری Steam Machine واقعی باشیم. حتی اگر Valve گام بسیار پرخطری را برای انتشار Half Life 3 (اگر چنین کاری انجام دهد) را فقط روی Steam Machines انجام داد، نمی‌توانم آن را برای تغییر اساسی چشم‌انداز بازی ویدیویی کافی ببینم.
در همین حال، IP های اصلی متعددی به طور انحصاری برای هر یک از سه کنسول بزرگ سونی، مایکروسافت و نینتندو منتشر می شوند و اطمینان حاصل می کنند که تنها مکان برای اجرای این بازی ها روی این سخت افزار خاص است.
~
هیچ مشکلی در مفهوم ماشین بخار وجود ندارد. به عنوان یک محصول خاص که به برخی از گیمرها تنظیم بهتر رایانه شخصی اتاق نشیمن را می دهد، عالی است. اما انتظار نداشته باشید که Steam Machine به این زودی ها صنعت را به شدت تغییر دهد. Steam سال‌هاست که وجود دارد و با وجود اینکه تاثیر زیادی بر بازی‌های رایانه‌های شخصی داشته است، اما تغییری در نحوه توزیع یا قیمت بازی‌ها در بازار کنسول ایجاد نکرده است. (البته، من معتقدم کنسول ها به سمت چیزی شبیه به Steam حرکت می کنند، اما نه لزوماً به عنوان نتیجه مستقیم فشار رقابتی.)
سخت‌افزار جدید با همان سرویس دقیقاً این را تغییر نخواهد داد. علاقه مندان به فناوری و بازی، و همچنین روزنامه نگارانی که زمان زیادی را صرف فکر کردن و نوشتن در مورد این چیزها می کنند، اغلب شیفته فناوری جدید و با وعده عرضه بی پایان فناوری مخرب هستند.
اما من فکر می‌کنم احتمال اینکه Steam Machine تا حد زیادی در حاشیه جنگ‌های اتاق نشیمن باقی بماند بسیار بیشتر است.
من را در توییتر یا فیس بوک دنبال کنید. وبلاگ فوربس من را اینجا بخوانید.
Erik KainFollowingمن در مورد برنامه های تلویزیونی مانند House Of The Dragon، The Witcher، The Rings Of Power، Stranger Things، Yellowjackets، Severance و بسیاری دیگر می نویسم. من همچنین فیلم‌ها، بازی‌های ویدیویی، کتاب‌های کمیک و رمان‌ها را پوشش می‌دهم که عمدتاً در ژانرهای فانتزی، علمی-تخیلی، ترسناک و ابرقهرمانی هستند. برخی از بازی های ویدیویی مورد علاقه من برای بازی و نوشتن عبارتند از Dark Souls، Elden Ring، Call Of Duty، XCOM، Mass Effect، Titanfall، The Witcher و بسیاری دیگر از بازی های اکشن، RPG و شوتر. فیلم های مورد علاقه من عبارتند از شجاع دل، تندر استوایی، آرسنیک و توری قدیمی، فهرست شیندلر و بسیاری دیگر که نمی توان در اینجا فهرست کرد. من اغلب در مورد “جنگ های فرهنگ پاپ” و چگونگی تأثیر تغییر ارزش های فرهنگی بر هنر و سرگرمی ما بحث می کنم. من گفتگو و مناظره عمیق را به مسابقه فریاد زدن ترجیح می دهم و از خوانندگانی از هر طبقه و هر زمینه مذهبی و سیاسی استقبال می کنم تا در این گفتگو شرکت کنند. ممنون که خواندید!”>

* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها

توسط spideh