روند چهار ماهه ابتدایی سال جاری عمدتاً به دو بازه قبل و بعد از سقوط بالگرد ریاست جمهوری تقسیم میشود. پیش از سقوط بالگرد بحث انتخابات مجلس و تصمیماتی که باید برای بودجه ۱۴۰۳ گرفته میشد، وجود داشت که با رایزنی اهالی بازارسرمایه اتفاقات خوبی در بودجه افتاد و شاهد تصمیمات عجیب و خلقالساعهای که تا قبل از این در مجلس گرفته میشد و بر بازارسرمایه اثر میگذاشت نبودیم، هرچند نمیتوان گفت در بازارسرمایه اثرات مثبت خود را گذاشته است.
در ادامه بحثهایی همچون سقوط بالگرد، نوسانات و التهاباتی که از این حیث به بازارسرمایه تحمیل شد اندک رمقی هم که در بازارسرمایه وجود داشت، گرفت. پیش از این در زمان شهادت سردارسلیمانی دامنه نوسان ۲ درصدی برای بازه زمانی کوتاهمدتی امتحان شد که جواب داد ولی در زمان حادثه بالگرد این تصمیم نه مقطعی که ادامهدار شد و مشخصاً نوسانگیران بازار که عملاً فعالان اصلی و به نوعی شریان اصلی و حیات بخش بازارسرمایه هستند، با دامنه نوسان مثبت و منفی ۲ درصد از بازار خارج شدند.
سطح کل کارمزد کارگزاران در آن روزها تقریباً به یک سوم تا یک چهارم کاهش پیدا کرد، پس این مساله نشان میدهد که هرچه دامنه نوسان و ریزساختارهای بازار را دستخوش تغییرات کنیم اثرات آن در کل بازار و اقتصاد که مانند موجودی زنده است، اثر میگذارد و اصولاً مثبت و خوشایند اهالی بازار نیست. پس از این موضوع بحث انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد؛ در بحث انتخابات هم، کاندیداهایی که حضور داشتند به نوعی میتوانستند آینده بازار را بر مبنای منش، حزب، جناح و همچنین وعدهها، صحبتها و مناظرههایی که داشتند، ترسیم کنند. اکنون با انتخابی که صورت گرفته و صحبتهایی که مبنی بر انتخاب افرادی همچون عبده تبریزی، طیبنیا، همتی، شاپور محمدی و… شده، حداقل میتوان گفت عملکرد این اشخاص در گذشته قابل قبول و دفاع بوده پس میتوان این امیدواری را به بازارسرمایه داد که با آمدن این افراد و حداقل با مشورت و راهنمایی آنها، اقتصاد و بازارسرمایه از وضعیت موجود خارج شود و شرایط بهتری را تجربه کند.
البته اقتصاد خارج از فضای سیاسی کل نیست بنابراین وقتی صحبت از گشایشهای سیاسی، مذاکره برای رفع تحریمها، ادامه دادن مذاکرات برای احیای برجام، تک نرخی کردن دلار و نرخ ارز، نگرفتن تصمیمات خلقالساعه در اقتصاد، استفاده از کارشناسان در مباحث مرتبط و … مطرح میشود؛ خوش بینی و انتظار یک افق مثبت در آینده برای اهالی بازار رقم می خورد.
البته با توجه به مدت زمانی که تا تحلیف و معرفی وزرای کابینه پزشکیان به مجلس و گرفتن رای اعتماد آنها داریم، میتوان گفت خیلی اتفاق خاص و جدیدی در بازارسرمایه نمیتواند بیفتد زیرا همه افراد فعلی از آینده شغلی خود و از آینده مسیری که خواهند داشت بیاطلاع بوده و در ابهامند پس تصمیم جدیدی گرفته نمی شود تا در نهایت عواقب آن تصمیم به آن فرد برنگردد.
مساله مهم بعدی انتخابات آمریکاست؛ با سانحه ای که برای ترامپ اتفاق افتاد، از نظر احساسی، در افکار عمومی نسبت به بایدن پیشی گرفت و در نهایت هم جو بایدن تصمیم به کناره گیری از انتخابات گرفت و از کاندیداتوری کامالا هریس حمایت کرد، بهنظر می رسد که با توجه به حمایت اکثر اشخاص صاحب نام و رؤسای جمهور پیشین حزب دموکرات از هریس، وی را باید به عنوان نماینده اصلی حزب دموکرات درنظر بگیریم. با درنظر گرفتن آشفتگی پایگاه دموکراتها و نگاه عقلایی به این موضوع و نتایج نظرسنجیها، شانس ریاست جمهوری مجدد ترامپ تاکنون بیشتر است. ترامپ ثابت کرده که اهل معامله است و در مسائل، توجه ویژه ای به منافع اقتصادی دارد؛ با توجه به صحبتهایی که در داخل و از جانب رئیس جمهور منتخب صورت پذیرفته مبنی بر توسعه در سیاست خارجی و مذاکرات از موضع برابر با کشورهای جهان، سوای از دنیای شرق و غرب، می توان امید داشت که مسائل و مشکلات هسته ای و موارد پیرامون آن در این دوره به سرانجام برسد که اثرات آن در داخل کشور و اقتصاد نمایان شود. قطعاً این مسیر سخت، زمان بر و دشوار خواهد بود.
در نهایت ذکر این نکته لازم و ضروری است که انتخاب پزشکیان برای اهالی بازار سرمایه امری مطلوب و شایسته در نظر گرفته شد ولی با توجه به عمق و ریشه مسائل موجود در اقتصاد کلان، سیاست خارجی و اختلافات داخلی؛ انتظار معجزه و نتایج فوری و کوتاه مدت از ایشان و تیمشان داشتن، در واقعیت، انتظاری محال به نظر می رسد.
در حال حاضر به استثنای انتخابات آمریکا که خود وزن سنگینی دارد، ریسکها کاهش پیدا کرده اند که امید است با اتخاذ سیاستهای درست و استفاده از فرصتهای پیش رو و انتخاب افراد متخصص و شایسته در کابینه پیشنهادی و همدلی و اتحاد داخلی، تهدیدها تبدیل به فرصت شده و این موضوع نوید روزهای بهتر و روشن تر برای اقتصاد و معیشت مردم را فراهم کند.
- علی بهشتیروی – مدیرعامل کارگزاری مهرآفرین
- شماره ۵۴۹ هفته نامه اطلاعات بورس