آرمان امروز– رامین کوهزاد: اخلاق مبحث مهمی است که چالش‌های زیادی را در زندگی هر یک از افراد جامعه به همراه داشته است. نوعی از اخلاق وجود دارد که به آن اخلاق کاربردی گفته می‌شود. موضوع اخلاق کاربردی در واقع همان مسائل واقعی در زندگی روزمره است که بعد هنجاری و ارزشی دارند و در مقابل از اخلاق حرفه‌ای یاد می‌شود که هر سازمان و شغلی برای خود نوعی از آن را دارد. در جامعه مدرن تاکید بیشتر روی اخلاق حرفه‌ای است که گاهی تداخل این دو باهم مسائلی را پدید می‌آورد. دوگانه‌های اخلاقی گاهی می‌توانند آزاردهنده هم باشند. در فیلم «یک سال بسیار خشن» سکانسی وجود دارد که بسیار قابل تامل است. کارگری در این سکانس، در مقابل دیدگان کارفرما با یک تفنگ به مغز خود شلیک می‌کند. مخزنی از روغن پشت سر کارگر وجود دارد که در اثر شلیک کارگر سوراخ می‌شود. رئیس در حالی که نگاهی به جنازه مرد دارد،‌ جلو می‌رود و دستمالش را در سوراخ ایجاد شده روی مخزن می‌گذارد تا روغن موجود در آن هدر نرود. این صحنه مصداق آن دوگانه‌هایی است که در مورد اخلاق ایجاد می‌شود. در اخلاق کاربردی جان یک انسان مهمتر از هرچیز دیگری است، اما او به عنوان یک مدیر باید جلو خسارت به مجموعه خود را بگیرد! مثال دوم یک فروشنده است؛ فردی که با علم به اخلاق و مورد نکوهش قرار گرفتن دروغ، در حال فروختن اجناس خود است. اخلاق حرفه‌ای هم روی کاغذ به او نمی‌گوید دروغ بگو اما او مجبور است حدی از اجناس خود را به فروش برساند. در میان مجبور است دروغ را چاشنی کار خود کند و به آن حد مورد نظر فروش برسد. اخلاق حرفه‌ای کسی را که خوب بفروشد، تشویق می‌کند. در بسیاری از موارد سازوکارهای موجود در جامعه باعث می شود افراد نتوانند به اخلاق کاربردی پایبند باشند و اخلاق حرفه‌ای آنها را به سمت خود می‌کشاند. یک قاضی را فرض کنید که می داند یک نفر جرمی را مرتکب شده اما اخلاق حرفه‌ای، او را مجاب می کند که وقتی سند و مدرکی در مورد آن فرد ندارد، نمی‌تواند حکمی صادر کند. البته اخلاق حرفه‌ای در این زمینه جلوی حکم‌های سلیقه ای را می‌گیرد و انسجام بیشتری را برای جامعه به همراه دارد. در ادامه این دو وجه اخلاقی را بیشتر باز می‌کنیم تا ببینیم چطور دوگانه‌ها و حتی بن‌بست‌های اخلاقی در زندگی، گریبان‌گیر افراد می‌شوند‌.
اخلاق کاربردی
اخلاق کاربردی که گاهی اخلاق عملی نیز نامیده می‌شود یکی از رسالت‌هایش این است که به تحلیل و بررسی ریشه‌ای مسائل اخلاقی بپردازد و راه تشخیص تکالیف اخلاقی و شیوه تحقق آنها در حوزه‌های خاص زندگی را بررسی کند. به عنوان مثال همه می‌دانند که رشوه دادن و گرفتن از نظر اخلاقی نادرست است اما اگر در موردی راه رسیدن به حقوق شخصی مبتنی بر دادن رشوه باشد ممکن است به راحتی نتوان تشخیص داد که در چنین شرایطی هم رشوه دادن به لحاظ اخلاقی ناپسند و زشت است. در این میان برخی در تعریف اخلاق کاربردی بر موضوع بحث تمرکز کرده اند. موضوع اخلاق کاربردی در واقع همان مسائل واقعی در زندگی روزمره است که بعد هنجاری و ارزشی دارند.
اخلاق حرفه‌ای
اخلاق حرفه‌ای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری است. در جامعه ما و در محیط کار کمتر به اخلاق حرفه‌ای توجه می شود، در حالی که در غرب و در دانش‌های مربوط به مدیریت و سازمان، شاخه‌ای با عنوان اخلاق حرفه‌ای وجود دارد. جامعه ما نیازمند آن است تا ویژگی‌های اخلاق حرفه‌ای مانند دلبستگی به کار، روحیه مشارکت و اعتماد، ایجاد تعامل با یکدیگر و… تعریف، و برای تحقق آن فرهنگ سازی شود. امروزه بسیاری از کشورها در جهان صنعتی به این بلوغ رسیده اند که بی اعتنایی به مسائل اخلاقی و فرار از مسئولیت‌ها و تعهدات اجتماعی، به از بین رفتن بنگاه می انجامد. به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌های موفق برای تدوین استراتژی اخلاقی، احساس نیاز کرده و به این باور رسیده اند که باید در سازمان یک فرهنگ مبتنی بر اخلاق رسوخ کند. از این رو، کوشیده اند به تحقیقات درباره اخلاق حرفه‌ای جایگاه ویژه‌ای بدهند؛ وقتی از حوزه فردی و شخصی به حوزه کسب و کار می‌رویم، اخلاق کار و یا اخلاق شغلی به میان می آید؛ مانند: اخلاق پزشکی، اخلاق معلمی، اخلاق مهندسی و نظایر آن. برای نمونه، چگونه ممکن است سیستم یک بیمارستان یا دانشگاه فاسد باشد، اما از پرستاران بخواهیم اخلاقی باشند. امروزه اخلاق حرفه ای نقش راهبردی در بنگاه‌ها دارد و متخصصان مدیریت استراتژیک، اصول اخلاقی شایسته در سازمان را از پیش شرط‌های مدیریت استراتژیک خوب دانسته اند. در اخلاق حرفه‌ای، مسئولیت‌های اخلاقی سازمان در قبال محیط داخلی و خارجی است که با حقوق کار تمایز دارد اما حقوق کار نیز در آن وجود دارد. در بیشتر تعریف‌هایی که از اخلاق حرفه ای شده است، دو ویژگی دیده می شود: الف) وجود نگرش اصالت فردی و فرد گرایی ب) محدود بودن مسئولیت‌ها و الزامات اخلاقی فرد در شغل، که به نظر می رسد این نگاه به اخلاق حرفه ای، نوعی تحویلی نگری و تقلیل دادن اخلاق حرفه ای است؛ زیرا هویت جمعی و سازمانی در نهادهای مشاغل در کسب و کار، بسی فراتر از شغل فردی اشخاص است.
چرا با سرمایه‌داری مشکل داریم؟
سرمایه‌داری یک نظام اقتصادی است؛ پایه‌های این نظام روی مالکیت خصوصی ابزارهای تولید اقتصادی بنا شده است که در دست مالکان خصوصی قرار دارد و از این امر برای ایجاد بهره‌مندی اقتصادی در بازارهای رقابتی استفاده می‌شود که به این قانون، آزادی مالکیت شخصی نیز گفته می‌شود و معنای آن، تولید و توزیع کالاهاست. به دلیلی تاکیدی که این نظام روی رقابت دارد، تاثیراتی روی نظام اجتماعی هم می‌گذارد. این تاثیرات به شکل‌های گوناگون خود را نشان می دهند. در جامعه‌ای که اقتصاد همه مناسبات و روابط آن را تعیین می‌کند، اخلاقی زندگی کردن چگونه ممکن می شود؟ اخلاق اقتصادی به آن دسته از ارزش‌های اخلاقی و معنوی گفته می‌شود که آثار اقتصادی درپی داشته باشد. در قرن حاضر هر روز انسان با موضوعات اخلاقی متنوع و فراوانی روبه‌رو می‌شود و کمتر کسی واقعا می‌داند که چه تصمیمی باید بگیرد! این موضوع در تجارت و امور مالی حادتر به نظر می‌رسد. در دنیای امروز هر روز شاهد سنت‌شکنی‌های ناخواسته‌ای هستیم که به اجبار به آن راضی می‌شویم. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام واضح است و نیازی به بحث در این مورد نیست. اسلام بین فعالیت‌های اقتصادی و اصول اخلاقی پیوندی محکم بنا کرده است به طوری که انصاف را نیمی از دین می‌داند.
خطر زوال اخلاق در جامعه ایران
موسی غنی‌نژاد در رابطه با خطر فروپاشی اخلاق در جامعه ایران معتقد است: «اخلاق به طور عمده در اندیشه سنتی بر حسب نوع‏دوستی پایه‏گذاری شده است؛ یعنی انسان قبل از اینکه خودش را بخواهد، دیگران را بخواهد. این مساله در ارزش‏های ما و در ارزش‏های همه جوامع هم وجود دارد. به عبارت روشن، یک ارزش جمعی است. اینکه انسان بتواند حیات و کرامت خود را پاسداری و حمایت کند، خودش اولین اصل اخلاقی است. این اصل در ظاهر با اصل خودخواهی انسان در تضاد است و در اندیشه سنتی (جامعه سنتی) یک تعریف انتزاعی است؛ واقعیت انسان‏هایی هستند که با گوشت و پوست و استخوان زندگی می‏کنند. پس ما اگر بخواهیم واقعا به سعادت انسان‏ها به صورت فردی و در واقعیت فردی‏شان فکر کنیم، آن وقت است که بحث، بحثی واقعی خواهد شد. بنابراین اولین اصل اخلاقی، چه از دیدگاه دینی و چه از دیدگاه غیردینی، حفظ حیات انسان است. اخلاق در اندیشه مردن، حول و حوش این چند ارزش اولیه انسانی می‏چرخد: حق حیات فرد، حق آزادی فرد. علم اقتصاد، اصل را بر خودخواهی انسان‏ها گذاشته است که کاملا درست است اما خودخواهی در اینجا چه معنایی دارد؟ در اندیشه سنتی، هر نوع خودخواهی‏ مذموم تلقی می‏شود؛ ولی در اندیشه مدرن این‏گونه نیست. خودخواهی اگر زیانی به دیگران نرساند و در چارچوب و قواعد معینی باشد، نه تنها مذموم نیست، بلکه اگر به قصد حفظ حیات انسان و تامین سعادت بشر باشد چیز خوبی هم هست. اخلاق مدرن، اخلاق سنتی را در خود جمع و نفی کرده است. نوع‏دوستی در اخلاق مدرن نیز وجود دارد؛ اما روش رسیدن به آن فرق کرده است؛ می‏گوید با آن روشی که در گذشته رفتید، به آن نخواهید رسید و جامعه دچار فقر می‏شود و اگر دچار فقر شود، اخلاقیات به هر معنایی که تعریف کنید از بین می‏رود؛ پس جامعه‏ای می‏تواند به اخلاقیات دست پیدا کند که به رفاه و ثروت برسد. وقتی اخلاق را به صورت مبنایی و فلسفی تعریف کنیم؛ اخلاق به معنی احترام به حقوق دیگران است؛ به این معنی که آنچه به خود روا نمی‏داری، به دیگران روا مدار. رعایت این حقوق، اصل اخلاقی است. حالا نقض این حقوق، ضداخلاقی می‏شود. بنابراین اگر از این زاویه به مسائل اجتماعی و به‏ویژه اقتصادی نگاه کنیم، خواهیم دید که اخلاقیات در جوامع صنعتی و غربی، بیشتر از جوامع ما رعایت می‏شود. آن چیزی که بیشتر در مورد مسائل اخلاقی حساسیت داریم، بیشتر مسائل فرهنگی ماست.» بنابراین به این دلیل است که ما با سرمایه‌داری سر سازش نداریم، البته سرمایه‌داری به خودی خود یک نظام اقتصادی است و روی کاغذ بر اخلاقیات تاکید هم دارد اما پیامدهای آن در عمل وجهی ضد اخلاقی به خود می‌گیرند.

source

توسط spideh.ir