فرارو- حملات هوایی اسرائیل به جنوب بیروت و ترور حسن نصرالله و برخی از سران حزب الله در شرایطی رخ داده است که به گفته مقامات دولت لبنان تشدید تنشها در دو هفته اخیر منجر به آوارگی صدها هزار نفر در لبنان شده و بیش از هزار نفر نیز از زمان تشدید حملات هوایی هفته گذشته کشته شدند. شهادت سردار عباس نیلفروشان معاون عملیات و مستشار سپاه در لبنان، همزمان با حملات اخیر اسرائیل، از موضوعاتی است که باعث افزایش حساسیتها نسبت به این حملات شده است.
به گزارش فرارو، با افزایش تنشها در منطقه، برخی بر لزوم شروع جنگ تاکید دارند و برخی دیگر میگویند سیاست جنگی جواب نمیدهد، با توجه به این شرایط، فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی در گفتگو با فرارو، وضعیت موجود را مورد تحلیل قرار داده است:
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «حملات شدید اسرائیل به لبنان، از دید من قابل پیشبینی نبود. اسرائیل تجربه جنگ ۳۳ روزه با حزب الله را هم دارد. اما طبیعتاً اسرائیل میداند که جنگهای فرسایشی چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ روانی چه آسیبهایی به دولت نتانیاهو خواهد زد. جنگ یک ساله با غزه، اگرچه آسیبهای زیادی به حماس، تونلهای زیرزمینی و تجهیزات حماس و متحدانش زد، اما برای اسرائیل نیز هزینههای سنگینی داشت. اما یک موضوع درباره جنگ این است که بسیاری از کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای عرب نیز علاقهای به شرکت در جنگ ندارند چرا که به دنبال توسعه کشورهای خود هستند و با درگیری در جنگ از هداف بلند مدت خود باز میمانند. اگرچه این کشورها از رفتارهای تخریبگر اسرائیل نیز نگران هستند و میدانند با توسعه جنگ در منطقه، احتمال این که از تبعات اقتصادی این وضعیت متضرر شوند بالاتر میرود.»
وی افزود: «ضربههای اسرائیل طی ماههای اخیر، روز به روز شدت بیشتری گرفت و در نهایت منجر به ترور سید حسن نصرالله و شهادت وی شد. در ایران، شاهد یک دوقطبی، درباره همه اتفاقات اخیر هستیم. یک گروه، میگویند باید هرچه سریعتر وارد درگیری مستقیم با اسرائیلیها شویم و از جنگ آشکار و شدید با اسرائیل دفاع میکنند. گروه دیگر، اما به خویشتن داری و دیپلماسی اعتفاد دارند. اما پاسخ به گروه اول این است که ما هنوز وارد درگیری مستقیم نشده ایم. وقتی صدام حسین به ایران حمله کرد، سکوت ما در آن شرایط اشتباهترین کار ممکن بود و با تمام توانمان هم از خاک کشور دفاع کردیم. اما وقتی که قرار است ما به کشور دیگری حمله کنیم شرایط متفاوت است. کشوری که قصد حمله دارد باید ابتدا از خود بپرسد هدف من چیست و چه دستاوردها و پیروزیهایی از حمله، کسب خواهم کرد؟»
ایران باید از جنگ به عنوان اهرم استفاده کند
این کارشناس حوزه سیاست خارجی در ادامه گفت: «خوب است آنهایی که بر طبل جنگ میکوبند، احساسات و هیجانهای خود را کنار بگذارند و با دلایل منطقی و دقیق بگویند بر چه اساسی مدافع جنگ هستند؛ این گروه تصور میکنند اگر در شرایط حساس با احساس و شور و هیجان نطق کنند و بگویند کشور باید هرچه زودتر وارد جنگ مستقیم شود، میتوانند افکار عمومی را تسخیر کنند یا موقعیت اجتماعی خود را بهبود دهند. این در حالیست که مقامهای ارشد کشور اشارهای به جنگ مستقیم با اسرائیل نکرده اند، اما عدهای عاشقان جنگ شده اند و برای آغاز جنگ لحظه شماری میکنند. کشور ما، پرجمعیت و دارای صنایع، معادن، فرودگاهها و سایتهای انرژی اتمی است و کشانده شدن جنگ به خاک کشور، چیزی نیست که مورد تایید باشد. زمانی که آرامکو عربستان مورد حمله قرار گرفت، عربستان برای پیشگیری از آسیب به زیرساختهای متعددی که با سرمایه گذاری کلان ایجاد کرده بود، از واکنش مجدد و درگیری، خودداری کرد. این تکنیک نه همیشه، اما در بسیاری از موارد درست است.»
وی افزود: «این نکته مهم نیز باید مدنظر قرار داشته باشد که در حال حاضر، تلاشها برای شکل گیری برجام و ترمیم روابط با اروپا آغاز شده است. اسرائیل و آمریکا متحد هم هستند و اتفاقا اسرائیل با نقشه تخریب برنامههای سیاست خارجی ایران و کارشکنی در این مسیر بارها سعی کرده ایران را وارد جنگ کند و بنابراین طبیعیست که اگر ایران وارد این جنگ شود، آسیب اصلی را متحمل خواهد شد. آمریکا نیز با توجه به شرایط خاص سیاست داخلی و نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، تمایلی برای جنگ ندارد. در شرایط فعلی، هر نوع واکنش احساسی ضربهای جبران ناپذیر برای مصالح ملی کشورمان خواهد داشت و در نتیجه معتقدم ما میتوانیم با ابزار دیپلماسی و پرهیز از جنگ بالاترین دستاورد را داشته باشیم، اما مشروط بر آن که هوشمندانه عمل کنیم، یعنی بهای وارد نشدن به جنگ را از طرف غربی بگیریم. ما در حال اجرای سیاست خویشتنداری هستیم، اما طرف غربی هم باید قدردان این سیاست ما باشد و امتیازاتی در قبال این اقدام، به ما ارائه کند. درواقع ایران باید از جنگ به عنوان یک اهرم استفاده کند.»
source