به گزارش صدای بورس،معصومه ترکمان احمدی، نائب رئیس کارگزاری بانک مسکن در گفتوگویی با اطلاعات بورس به معرفی مجموعه پرداخت و گفت: کارگزاری بانک مسکن یکی از شرکت های زیر مجموعه و تابعه گروه مالی بانک مسکن است. گروه مالی بانک مسکن با شرکتهای مختلفی که زیرمجموعه آن قرار دارد خدمات متنوعی را در حوزه صرافی، کارگزاری، تامین مالی، تامین سرمایه، خدمات ساختمانی، بیمهای و غیره در سطح کشور ارائه میدهد. کارگزاری بانک مسکن این خدمات رسانی را به مشتریان مختلف در بازارسرمایه اوایل دهه ۷۰ که مجوزهای لازم را از سازمان بورس و اوراق بهادار اخذ کرد، پذیرفته و ثبت شد شروع کرد. یکی از مهمترین تفاوتهای این کارگزاری با سایر کارگزاریهای موجود فعالیتهایی است که در حوزه تسهیلات مسکن، خرید و فروش در اختیار متقاضیان سراسر کشور قرار میدهد. سایر خدمات مختلف در حوزه خرید و فروش اوراق بهادار، عرضه و پذیرش، خدمات مرتبط با بورس کالا، تحلیل، مشاوره و غیره نیز به مشتریها ارائه میشود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
* چالشهای کارگزاری ها از نظر شما چیست؟
دلیل اصلی چالشهای کارگزاریها خط مقدم ارتباط با مشتریان حقیقی و حقوقی است. بنابراین در تمامی افول و صعودهای بازار سرمایه ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با مشتریان داشته و طبیعتا بیشتر تاثیر میگیرند. زمانی که قفل شدن صف بازار سبب ناامیدی مشتریها میشود بیشترین آثار به کارگزاری منتقل شده و خرید، فروش و درآمدها کاهش پیدا کرده و بعضا به لحاظ روانی امکان دارد مشکلاتی میان کارگزار و خریدار ایجاد شود و در صعودهای بازار سرمایه نیز همین اتفاق رخ میدهد.
* نقش آموزش معاملهگران برای رونق بازار سهام را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه جا آموزش و اخذ مدارک مرتبط در کنار تجربه حرف اول را میزند، به خصوص در حوزه معاملات با گسترش و ایجاد انواع مختلفی از بازارها، شیوههای معاملاتی و گسترش تکنولوزی که در سطح دنیا اتفاق میافتد باید متناسب با معاملات آپدیت شود. در چنین حالتی نیاز به آموزش پذیری و آموزش دادن به معامله گران افزایش پیدا میکند. معامله گران کشور نیاز دارند در حوزه بورس اوراق بهادار و بورس کالا با قوانین مورد نظر سازمان بورس به خصوص قوانین مرتبط با اعتبارات که عمده مشکلات را تشکیل میدهند بیشتر آشنا شوند.
* جایگاه هوش مصنوعی را در بازار سرمایه و کارگزاریها چگونه میبینید؟
کارگزاریهایی در حوزه جذب مشتری موفق شدند که توانستند سریعتر و آسانتر با هوش مصنوعی، آی تی و خدمات آنلاین دادن به مشتریان کار کنند. علاوه بر کارگزاریها، شرکتهای سبدگردان و مشاور سرمایهگذاری به سمت طراحی اپلیکیشنهای مختص خود سوق پیدا کردند و همین موضوع قدرت جایگاه هوش مصنوعی را نشان میدهد. کارگزاریهای موفق نیز با توجه به اهمیت حوزه دیجیتال به دنبال تاسیس و شرکتهای OMS اختصاصی خود هستند.
* برنامهای برای گسترش فعالیت کارگزاری دارید؟
کارگزاری بانک مسکن در حوزه گسترش فعالیتها قصد دراد معاملهگران قویتری از حوزه بورس اوراق بهادار و بورس کالا جذب کند. گروه مالی و بانک مسکن در جلسات متداول با هیأت مدیره، شروع کار شرکتهای OMS و اپهای اختصاصی در حوزه تسهیلات مسکن برای ارائه خدمات راحتتر به مشتریهای بانک را در سیاستها و اهداف اصلی قرار دادند. به عنوان مثال مشتریهای بانک در سطح کشور بدون مراجعه حضوری و با استفاده از اپلیکیشنهایی که با مجوزهای قانونی خاص اخد شده میتوانند به آسانی از منزل یا محل خرید و فروش تسهیلات مسکن خود را داشته باشند. این فعالیت، سرعت خدمترسانی از سمت کارگزاری بانک مسکن به مشتریان را افزایش میدهد.
* ظاهرا تنها منبع درآمد کارگزاریها، کارمزد معاملات است. میتوان منبع دیگری برای درآمدزایی تعریف کرد؟
کارمزد معاملات به نوعی منبع اصلی درآمد است که بعضا امکان دارد با مصوبات منتشرشده توسط سازمان بورس دستخوش تغییراتی شود، بنابراین شرکتها مخصوصا شرکتهای دولتی و نهادی باید به سمتی حرکت کنند که همچون بخش خصوصی به افزایش درآمدها نگاه کنند. شرکتها به واسطه گسترش فعالیتهای مرتبط با عرضه، پذیرش و خدمت رسانی در حوزه جذب مشتری از حوزه تحلیل و مشاور سرمایهگذاری، تلاش برای ایجاد بسترهایی برای قراردادهای جوینت ونچر قویتر با شرکتهای تامین سرمایه، مشاور سرمایه گذاری و سبدگردانی میتوانند جذب مشتری را افزایش داده و خدمات را گسترش دهند.* چه تفاوتهای مهمی میان صنعت کارگزاری ایران و دیگر کشورها وجود دارد؟
مهمترین تفاوت موجود این است که به دلیل محدودیتها و تحریمهای موجود نمیتوان آنطور که باید و شاید از فرصت سرمایه گذاری خارجی در داخل کشور استفاده کرد. سهم سرمایه گذاری خارجی شاید کمتر از یک الی دو درصد باشد و همچنین از داخل کشور ارتباطی با بورس های بین المللی نداشته و درنتیجه نمیتوان نمادهای موجود در بورسهای بین المللی را به راحتی خرید و فروش کرد. علاوه بر آن خارج از مرزهای کشور نیز دسترسی به نمادهای داخلی نیست، بنابراین مهمترین تفاوت را میتوان عدم دسترسی دانست.
* تعداد کارگزاران فعال در بازار تناسبی با شرایط دارد؟
تعداد کارگزاران فعال در بازار بسیار بیشتر از حد لازم است و برخی از کارگزاریهای کوچکتر بهتراست با یکدیگر ادغام شوند. ممکن است این روند سخت بوده و به خاطر محدودیتهای سهامداری هر یک از آنها عملا امکان پذیر نباشد اما پروژه ادغامی سازمان بورس در گذشته برای شرکتهای کارگزاری با حجم و ارزش معاملات کمتر میتواند برای ازبین بردن رقابت منفی شکل گرفته میان کارگزاریها به دلیل وجود بحثهایی همچون تخفیفات کارمزد مفید واقع شود. درنتیجه این امر کارگزاریها میتوانند به سمت ارائه خدمات مولد پیش روند و اثر بسزایی را در جذب مشتری داشته باشند. در شرایط حال بازار سرمایه با حجم معاملات پایینتر، کاهش ارزش معاملات و تقریبا ثابت شدن آن، با تعداد بالای ۱۰۰ تا ۱۱۰ کارگزاری، مشتریها پیوسته میان تعدادی کارگزاری جا به جا میشوند و رقابتی منفی در اینگونه از جذب مشتری شکل گرفته. درحالی که هرچه تعداد کارگزاری کمتر باشد فعالیت آنها به سمت تخصصی شدن بیشتر پیش خواهد رفت.
* آیا عرضه خودرو در بورس کالا اقدام مثبتی برای صنعت خودرو و بازار سرمایه است؟
حرکت هر کالایی به سمت بورس اوراق بهادار یا بورس کالا یک اتفاق مثبت است. عرضه در بورس اورق بهادار باعث افزایش شفافیت قیمتی شده و حذف دلالها در هر صنعتی کمک میکند تفاوت میان قیمت درب کارخانه با قیمتی که به دست خریدار میرسد کاهش پیدا کند بنابراین میتوان شاهد رونق و تولید در اقتصاد کشور بود.
* پیشبینی شما در رابطه با روند بازار سهام تا پایان سال چیست؟
در سالهای اخیر یعنی حدودا پس از سال ۹۹ در ارزیابی کلی برآیند، شرایط سرمایه گذار در بازار سرمایه خوب نبوده و بسیاری از افراد از این بازار گریزان شدند. اعتماد به بورس کاهش پیدا کرده، منابع بسیاری از بازار سهام خارج شدند، و با نگاه منصفانه بازدهی در این سالها نسبت به بازارهای موازی و غیر مولد کمتر بوده است. این درحالی است که در هفتههای آغازین بهمن ماه شاهد افزایش قیمت دلار و طلا بودیم، و از سمتی بسیاری از صندوق های طلا نیز بالاتر از ارزش ذاتی و NAB معامله شدند. در چنین شرایطی عطش برای سودآوری بیشتر، سرمایه گذار را به سمت این بازارها میکشد. به طور دائمی پس از افزایش قیمت دلار با یک لگ زمانی قیمت بازار سرمایه افزایش پیدا میکرد و معمولا رشد قابل توجهی بود اما درحال حاضر یکی از دلایل تاثیر نگرفتن قیمت بازار سرمایه از قیمت دلار میتواند کاهش عدم اعتماد به بورس باشد که به مرور زمان کمتر می شود. امکان دارد یکسری سیاست گذاریها و مصوبات، قیمتگذاریهای دستوری، تغییر مولفهها و آیتمهای اقتصادی که بعضا به یکباره اتفاق میافتد؛ باعث شود سود و درآمد شرکتها تحت تاثیر افزایش قیمت دلار قرارنگرفته و به یکباره کاهش پیدا کند. در نتیجه زمانی که سرمایه گذاری که قصد خرید سهام شرکت را دارد ارزیابی کند که افزایش دلار سبب افزایش سودآوری شرکتها نمیشود و در مولفههای اقتصادی آن نیز تغییری به نفع سرمایه گذار حاصل نخواهد شد از خرید آن سهم چشم پوشی میکند. اما به نظر میرسد با توجه به افزایشی بودن بازارها اگر برخی از تصمیمات و سیاست گذاریهای دستوری کاهش پیدا کند شرایط بازار سرمایه سریعتر از پیشبینیها بهبود پیدا میکند و شاهد بازگشت منابع به سمت این بازار خواهیم بود.
* نظرسنجی نشان می دهد با وجود تبلیغات گسترده کمتر از ۱.۵ درصد مردم اولویت سرمایه گذاری در بورس دارند. به اعتقاد شما انتخابات مجلس روی روند شرایط بورس اثر گذار خواهد بود. چرا؟
نزدیک زمان انتخابات معمولا شاهد رشدی در بازار سرمایه بودیم و انتخابات مجلس نیز قطعا میتواند تاثیرگذار باشد زیرا بسیاری از قوانینی که مستقیم و غیر مستقیم بر فعالیت، درآمد و سودآوری شرکتها اثرگذار است در مصوبات مربوطه در مجلس اخذ میشود. بنابراین انتخابات تاثیر گذار است و تجربه نیز نشان داده با نزدیکشدن به انتخابات شاهد رشد در بازار سرمایه خواهیم بود.
* در روزهای اخیر شاهد افزایش ظهور صندوق های بخشی هستیم، این صندوقها چقدر به رشد و توسعه بازار سرمایه کمک میکنند و وجودشون نیاز هست و چقدر در بورسهای دیگر به این شکل فعالیت میکنند؟
صندوقهای بخشی ابزار نوینی است، هرچقدر نوآوری در حوزه سبدگردانی تامین مالی افزایش پیدا کند گزینه های انتخاب سرمایه گذار و سهامداران افزایش مییابد که تاثیر مثبتی است. اما وجه منفی این افزایش رقابت شدید صندوقهای بخشی بر سر مجوز، پذیره نویسی و غیره است که عمدتا با صادر شدن در زمان یکسان باعث گنگی سرمایه گذار میشود. ذات این کار بسیار پسندیده است زیرا با افزایش ابزارهای نوین مالی عمق بازار سرمایه نیز افزایش پیدا میکند اما نکته مهم این است که سهامداران با صندوقها و کارکردشان بیشتر آشنا شوند. شرکتهای فعال در این حوزه میتوانند در ویدیوهای کوتاه یک دقیقه یا ۳۰ ثانیهای کاملا عملکرد آنها را برای کاربران، سرمایهگذاران و سهامداران توضیح دهند و جذابیتهای آن را معرفی کنند. مشکل اساسی در این حوزه عدم آشنایی عموم با انواع صندوقهای بخشی است، درحال حاضر فعالان که در بازار سرمایه به دلیل تنوع بالا شناخت کامل از صندوقها ندارند چه برسد به فردی که تازه قصد ورود به بازار را دارد. این تنوع بالا ممکن است مانع از ورود و فعالیت افراد به بازار سرمایه شود هرچند که ذات این کار بسیار مناسب و مطلوب باشد.
* نرخ تامین مالی از بازار سهام بالای ۳۳ رسیده به نظر شما با این شرایط امکان تامین مالی از بورس برای شرکتهای عملیاتی خواهد بود و کمک میکند؟
با توجه به شرایط تورمی کشور نرخ تامین مالی افزایش پیدا کرده به راحتی با مراجعه به بانکها میتوان متوجه افزایش نرخ تامین مالی شد که طبیعتا در بازار سرمایه نیز افزایش پیدا میکند. افزایش نرخ تامین مالی به تنهایی مشکلی ندارد به شرط اینکه بتوان جذابیتهایی را در حوزه بازار سرمایه پررنگتر کرد. برای مثال معافیتهای مالیاتی خاص برای شرکتهایی که تامین مالی از طریق بازار سرمایه انجام میدهد یا خدماتی به چنین شرکتهایی داده شود. خارج از سیستم بازار سرمایه و بازار پول عددها بسیار بیشتر و با شفافیت کمتری است درحالی که در بازار سرمایه شفافیت و سرعت تامین مالی بالاست.
- فاطمه اختری – خبـرنــگار
- شماره ۵۳۲ هفته نامه اطلاعات بورس